رئیس سازمان بازرسی کل کشور چندی قبل در گزارشی که به مجلس ارائه کرد از اینکه مجلس درخصوص برداشت بیش از حد مجاز از حساب ذخیره ارزی مجوز داده بود، انتقاد کرد، با این حال، به دلیل عدم انتشار رسمی این گزارش، روزنامه های مخالف دولت، ادعا کردند مخاطب این گزارش دولت بوده است، اما حجت الاسلام مصطفی پورمحمدی در نمایشگاه مطبوعات با حضور در غرفه رجانیوز به خبرنگار ما گفت مخاطب گزارش سازمان بازرسی مجلس بوده است و برداشت های دولت نهم از حساب ذخیره با مجوز مجلس انجام شده است.

اما رئیس سازمان بازرسی کل کشور در شرایطی که مخالفان دولت ادعای برداشت های بدون حساب از حساب ذخیره ارزی را مطرح می کنند، در گفتگویی که خبرگزاری مهر آن را منتشر کرد، از پشت پرده برداشت از حساب ذخیره ارزی، خبر داد و با بیان مجدد اینکه برخی اضافه برداشت های دولت نهم با مجوز مجلس بوده است، تأکید کرد: اما دولت خاتمی چندین میلیارد دلار "بدون مجوز مجلس" از حساب ذخیره ارزی برداشت کرده است.

ادامه مطلب...

در حاشیه برگزاری‌ همایش «نفت، توسعه و دموکراسی»‌ مطرح می‌شود

هم‌نوایی آمریکا و مدعیان اصلا‌حات!

همایش «نفت، توسعه و دموکراسی» که با میزبانی بنیاد باران آقای خاتمی تشکیل شده بود مهم‌ترین دستور آن این بود که باید دست دولت احمدی‌نژاد را از نفت کوتاه کنیم، درباره تشکیل این همایش و مهمانان آن و تصمیمات اتخاذ شد نکاتی حائز اهمیت است.

1. چرا این همایش که از نظر اصلا‌ح‌طلبان فوق‌العاده مهم تلقی شده است در دوران 8 سال حاکمیت خودشان بر کشور تشکیل نداده‌اند و در دولت نهم نیز سعی شده در آخرین ماه‌ها آن‌هم نزدیک به انتخابات دهم سامان دهند آیا جز این است که این‌گونه همایش‌ها یک نوع میتینگ انتخاباتی آن هم در جهت تخریب رقیب که رئیس‌جمهور فعلی است اتخاذ شده است؟!

2. مهمانان این برنامه افرادی مثل احسان نراقی با آن سوابق روشن! که یار غار خاندان منحوس پهلوی است و ابراهیم یزدی دبیر کل گروهک منحله نهضت آزادی و مطرود امام(ره) و... چه تخصصی دربارهِ نفت داشته‌اند که درباره آن تصمیم بگیرند. آیا رسمیت بخشیدن به دشمنان امام و انقلا‌ب و دعوت رسمی از آنان با شعار تداوم راه امام که این روزها مدعیان اصلا‌حات برای فریب افکار عمومی در شعارهای انتخاباتی خودشان قرار داده‌اند، منافات ندارد؟!

3. آیا همسانی مطالب مطرح شده در این همایش با اظهارات مقامات و نویسندگان آمریکایی و اسرائیلی به‌طور اتفاقی است یا همانند حمایت هفته پیش بوش از اصلا‌ح‌طلبان حساب‌شده و برنامه‌ریزی‌شده است؟ چندی پیش خانم رایس طی اظهاراتی، محبوبیت احمدی‌نژاد را در میان مردم، حاصل درآمدهای نفتی دانسته خواهان کوتاه‌کردن دست وی از درآمدهای نفتی شده بود همان پیشنهادی که رژیم صهیونیستی آن را به یک استراتتژی مهم به مقامات آمریکایی پیشنهاد کرده بود و مع‌الا‌سف به‌صورت کاملا‌ً اتفاقی! آقای خاتمی در همایش گفته است «نفت می‌تواند دولت را به‌قدرتی تبدیل کند که همه نهادهای مدنی را رقیب خود به حساب آورد... نفت نباید در اختیار دولت باشد و...»

4. از مهم‌ترین دلا‌یل آقای خاتمی برای ضرورت کوتاه‌کردن دست دولت از نفت این است: الف.«قرار داشتن پول نفت در اختیار دولت باعث می‌شود دولت به مردم احساس نیاز نکند و پاسخگو نباشد.» ب.« نفت می‌تواند دولت را به کارفرمایی بزرگ تبدیل کند که موتور توسعه بخش خصوصی را در جامعه خاموش کند.» ج. پول نفت مانع و سد راه دموکراسی در کشور است.

4-1. اگر چنانچه فردی این حرف‌ها را می‌زد که تازه می‌خواست برای اولین‌بار زمان حکومت و دولت را به‌دست بگیرد مهم نبود؛ ولی برای کسی که 8 سال زمام قوه مجریه را به‌دست گرفته و پول نفت را صرف هزینه‌های جاری کشور آن هم بعضاً غیرضروری مثل گفت‌وگوی تمدن‌ها، تئاتر جشنواره ایران زمین، خرید هواپیمای تشریفاتی 60 میلیارد تومانی و... کرده و امروز به فکر این تئوری مهم افتاده است که بودن پول نفت در اختیار دولت سمّ مهلک است، بسیار جای تعجب است.

3-2. آقای خاتمی در دوران 8 ساله خودش از نبود اختیارات و محدودبودن اختیارات رئیس جمهور سخن می‌گفت و با ارائه لا‌یحهِ افزایش اختیارات به مجلس به ریاست‌جمهوری مطلق‌العنان می‌اندیشید چگونه امروز می‌خواهد پشتوانه مهم دولت یعنی نفت را از آن جدا کند؟!

به‌راستی اگر در دور آینده خود آقای خاتمی رئیس‌جمهور شود بازهم از این‌گونه حرف‌ها خواهد زد؟! یا مثل گذشته با طرح نوشتن اساسنامه برای شرکت ملی نفت ایران به‌شدت مخالفت خواهد کرد ... .

5. چگونه است که از یک طرف از حاکمیت ملی و دموکراسی و اعتبار و مشروعیت‌بخشی را‡ی مردم سخن می‌گویند و از سوی دیگر برای دولت منتخب مردم حق استفاده از نفت برای خدمت به مردم قائل نیستند؟ به‌راستی اگر نفت در اختیار دولت منتخب مردم نباشد در اختیار چه کسی باید قرار گیرد؟ حزب مشارکت؟ یا کارگزاران؟ و....؟! البته این جماعت را که ما می‌شناسیم هرگاه مردم به آن ها را‡ی بدهند مردمی باهوش و با فرهنگ هستند و دولت برخاسته از آن مردم نیز باید اختیار علی‌الا‌طلا‌ق در برداشت از نفت و همه منابع داشته باشد حتی بدون اجازه مجلس! ولی اگر مردم به آن‌ها را‡ی نداده باشند و دولت منتخب مردم از حزب و گروه آن‌ها نباشد، آن‌ مردم آدم‌خوار ایستادگان در صف سم موش و لشکر قابلمه به دست و... [عباراتی که برخی مدعیان اصلا‌حات صراحتاً به کار می‌برند]و دولت منتخب آن‌ها نیز باید از منابع درآمدی برای خدمت به آن مردم محروم گردد!

6. بی‌تردید این‌گونه اقدامات معنی‌دار  علیه دولت نهم را مردم می‌شناسند و می‌دانند برای چه و از سوی چه کسانی طراحی می‌شود... هرچه بر این‌گونه همایش‌ها و طرح‌ها افزوده شود بر محبوبیت دکتر احمدی‌نژاد افزوده خواهد شد. به‌ویژه آن‌که مردم دستان خارجی به‌ویژه آمریکایی‌ها را در دست مخالفان دولت محبوبشان مشاهده کنند.

منبع

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که صبح روز چهارشنبه در همایشی با عنوان "اصل 44 موانع و راهکارها" سخنرانی می کرد، به درخواست یکی از دانشجویان بسیجی برای پرسش شفاهی پاسخ منفی داد و محافظان این دانشجو را مجبور به ترک سالن کردند.

به گزارش رجانیوز، هنگامی که هاشمی رفسنجانی در سخنان خود اظهار داشت ما از دانشجویان بسیجی انتظاراتی داریم، یکی از دانشجویان برخاست و تأکید کرد: آقای هاشمی ما نیز از شما به عنوان یک عالم دینی انتظار داریم که به سؤالات ما پاسخ دهید؛ آیا اجازه می‌دهید که سئوالاتم را بپرسم؟

رئیس مجمع تشخیص مصلحت به درخواست این دانشجو پاسخ منفی داد و گفت: شما سؤالات خود را با فرمانده‌اتان در میان بگذارید یا کتباً بنویسید و به همراهان بنده بدهید.

پس از این اتفاق، دانشجوی بسیجی به اتهام اخلال در نظم، از سوی محافظان مجبور به ترک جلسه شد.

گفتنی است 15 خرداد سال 85 نیز تعدادی از طلاب حوزه علمیه قم، حین سخنرانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در حرم حضرت معصومه(س) خواستار اظهار پرسش های شفاهی خود از وی شده بودند که با ضرب و شتم عوامل امنیتی به بیرون از جلسه هدایت شدند و دادگاه ویژه روحانیت نیز برای این افراد احکامی مانند زندان، شلاق، اخراج از قم و منع اشتغال در مشاغل علمی و حوزوی محکوم کرد.

یک فعال سیاسی معتقد است وضعیت آشفته، پراکندگی و انشقاق موجود در میان اصلاح طلبان ایجاب می کند تا دولت امریکا با صراحتبیشتری از آنها حمایت کند و به آنها امید و انگیزه تازه‏ای دهد.

محمد علی رامین در گفتگو با رجانیوز با اشاره حمایت مجدد بوش از اصلاح طلبان در آخرین روزهای ریاست جمهوری خود گفت: اظهارنظر جریان های خارجی له یا علیه یک جریان داخلی باید براساس یک قانونمندی روش، تجزیه و تحلیل شود.

وی با بیان اینکه اگر جریان استکبار به سردمداری بوش و یا هر شخص دیگری، از یک گروه در داخل کشور ما حمایت کند، قطعاً باید با منطق امریکایی این حمایت مورد ارزیابی قرار گیرد، افزود: مثلاً دولت امریکا برای نمایش مصنوعی سیاست های ضد تروریستی، مجبور است از گروهک مجاهدین خلق (منافقین) به طور رسمی حمایت نکند، اما به طور غیررسمی آنها را تحت حمایت قرار می دهد.

رامین ادامه داد: با این حال، دولت امریکا با مخالفان منافقین خلق به شدت تمام برخورد می کند و از حامیان آنها که اسرائیل و صدام بودند، حمایت همه جانبه می کرد.

وی با بیان اینکه حمایت صریح و مجدد بوش در پایان دوران ریاست جمهوری خود از مدعیان اصلاح طلبی در ایران، زوایای مختلفی را در بر می گیرد، اظهار داشت: امریکا برای ابراز کینه خود علیه رقبای اصلاح طلبان مجبور به حمایت آشکار از آنها شده است.

به گفته رامین، رایزنی های اصلاح طلبان با بیگانگان و دست نیاز آنها به سوی بوش مسبوق به سابقه بوده است و در حال حاضر این همگرایی بار دیگر ایجاب کرده است تا دولت جمهوری خواه در پایان کار خود از این جریان مطلوب و وفادار، اعلام حمایت و پشتیبانی نماید.

وی در ادامه با تأکید بر اینکه وضعیت آشفته و پراکندگی موجود در میان اصلاح طلبان ایجاب می کند تا دولت امریکا با صراحت بیشتری از آنها حمایت کند و به آنها امید و انگیزه تازه‏ای دهد، افزود: افرادی از اصلاح طلبان که در برابر ولایت الهی موضع خصمانه و آشکاری دارند و پیرو ولایت امریکایی هستند، برای انسجام بیشتر در درون جبهه اصلاحات باید در برابر اصلاح طلبان معتدل و میانه رو از اقتدار بیشتری برخوردار شوند تا جبهه اصلاحات به سمت مردم و رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران گرایش پیدا نکند.

این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه با تغییر دولت ها در رژیمی مانند امریکا، هیچگونه تغییری در سیاست های استکباری آنها بوجود نمی آید، گفت: دولت جمهوری خواه در پایان دوران حاکمیت خویش تجربیاتش را به دولت دموکرات انتقال می دهد.

وی در ادامه با اشاره به ادعای برخی اصلاح طلبان مبنی بر اینکه حمایت های علنی رئیس جمهور امریکا در حقیقت به ضرر اصلاح طلبان و به سود اصولگرایان است، اظهارداشت: اگر اصلاح طلبان می گویند این حمایت های بوش در حقیقت با اراده آنها هماهنگ نیست، برای اثبات این مدعا، باید یا با امریکا و متحدانش دشمنی کنند و یا با دشمنان امریکا دوستی کنند تا بتوانند تعارض خود را با موضع گیری های رئیس جمهور امریکا در افکار عمومی اثبات کنند.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه اصلاح طلبان نمی توانند برای همیشه افکار عمومی ما را فریب دهند و هر نیرنگی نهایتاً روزی رنگ خواهد باخت، افزود: مواضع اصلاح طلبان در 8 سال حاکمیت آنها چیزی نیست که به این زودی‏ها از ذهن جامعه اسلامی پاک شود.

وی با بیان اینکه از آنجایی که اسلام مظهر رأفت و رحمت است، اگر این جریان از رفتار پیشین خود توبه کرده و به دامان ولایت اسلامی و الهی بازگردد، وضعیت تأسف بار دنیا و آخرت آنها اصلاح خواهد شد، ادامه داد: اما به نظر نمی رسد که این طیف از صبر و نجابت ملت و سکوت و متانت رهبری بتوانند بهره شایسته گرفته و به اصلاح عملکرد ناشایست خود بپردازند.

رامین با اشاره به انسجام دایره بسته کارگزاران پشت پرده سیاست های دولت های مختلف امریکا که مجموعه جمهوری خواهان و دموکراتها را رهبری می کنند، خاطر نشان کرد: همانطور که همه آگاهان اذعان دارند، مشاوران بوش با کلینتون درارتباط بودند و مشاوران اوباما و صحنه گردانان تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها، غالباً همان افراد سابق هستند و به همین دلیل، تغییر چهره ها، تغییری در ماهیت رژیم استکباری امریکا به وجود نمی آورد.

خبر مرتبط:

اعلام حمایت مجدد بوش از اصلاح طلبان در آخرین روزها

با دستگیری یک افسر ارشد گارد ریاست جمهوری عراق، بخش های دیگری از جنایات صدام معدوم در کشتار اسرای ایرانی جنگ تحمیلی فاش شد.

به گزارش رجانیوز، دکتر جنابی پژوهشگر عراقی با اعلام این مطلب گفت: این افسر بعثی از جلادان ماشین جنایت جنگی صدام علیه مردم عراق و ایران است که در پرونده خود اوراق سیاه زیادی دارد.

وی ادامه داد: فرد دستگیر شده سرهنگ "عبدالرشید الباطن" نام دارد که بازپرس ویژه گارد ریاست جمهوری عراق در جنگ علیه ملت ایران بوده است.

‌این سرهنگ بعثی به خوبی به زبان فارسی و فرهنگ و تاریخ ایران مسلط است و قبل از شروع جنگ تحمیلی علیه ایران توسط استخبارات ویژه عراق و صدام برای تحصیل زبان فارسی به تهران اعزام می شود.

عبدالرشید در بهار سال 1975 میلادی (اوایل دهه 50 شمسی) در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده و با شروع جنگ و تجاوز بعثی ها به ایران مأموریت می یابد اسرای ایرانی خط مقدم جبهه ها را بازجویی و از آنان کسب اطلاعات نماید.

این افسر بعثی که چند بار مستقیماً به صدام معدوم گزارش داده است، به خاطر جنایات جنگی متعدد، مدال و نشان های زیادی از دیکتاتور بغداد دریافت کرده بود.

عبدالرشید می گوید به دستور فرماندهان ارشد ارتش و به ویژه گارد ریاست جمهوری که مستقیماً از صدام دستور داشتند، بیش از هزار اسیر ایرانی را کشته ام.

این جنایتکار جنگی در جریان بازجویی های خود اعتراف می کند که اسرای ایرانی را قبل از به شهادت رساندن، شکنجه های شدید می داده است. به طور مثال وی در خصوص یک اسیر ایرانی که بر اثر اصابت مین پایش را از دست داده بود، می گوید زمانی که این اسیر را بازجویی می کردند، به علت مقاومتش شروع به قطع انگشتان دستانش نمودم. پس از قطع هر انگشت و به فاصله هر 2 دقیقه، قطع محل قطع شده را با فندک می سوزاندم تا اینکه تمام انگشتانش را بریدم اما مقاومت حیرت آور او که بسیار هم جوان بود، مرا خشمگین ساخت و با اره پای دیگر او را نیز قطع کردم. اما این اسیر ایرانی هیچ اطلاعاتی نداد.

وی که در پرونده اش کشتار و اعدام های فجیع شیعیان و اکراد عراقی نیز دیده می شود، در 22 سپتامبر 1985 و در سال پنجم جنگ نیز در یک قتل عام اسرای ایرانی، 22 رزمنده جمهوری اسلامی ایران را که همگی زیر 20 سال سن داشتند، با شلیک تیر خلاص بر سر به شهادت می رساند. این اسیران همگی دستهایشان بسته بود و قربانی وحشی گری این جنایتگار جنگی شده اند.

دکتر جنابی اضافه می کند: جنایات عبدالرشید الباطن طی سال هایی به دستور صدام انجام شده است که رژیم منفور بعث مورد حمایت های قدرت بزرگ امریکا، شوروی و کشورهای مدافع حقوق بشر اروپایی قرار داشته است. وی به نقل از این جنایتکار بعثی می گوید عبدالرشید تأیید می کند که صدام در اعدام بیش از 450 اسیر ایرانی مستقیماً و به اتفاق گروهی از همراهان همیشگی خود در تیم حفاظتش دست داشته است.

وی می گوید بر روی برخی از اسرای تیرباران شده، آهک یا مواد شیمیایی یا اسید می پاشید تا اثری از آنها باقی نماند. این بعثی جنایتکار تصریح می کند که تا آنجا که در جریان بوده است، ماشین جنگی جنایات صدام معدوم 6هزار اسیر ایرانی را به شکل فجیعی به شهادت رسانده است.

وای بر ملتی که این خاندان با این دیدگاه و مشی و منش خودمحورانه، 30 سال است که بر آن‌ها حکمرانی می‌کند و آزاد و رها از هر قیدی و بندی به هر راهی که می‌خواهند می‌روند و هر اصول و ارزشی را برای خویش به استثنای اصول و ارزش‌های انقلاب اسلامی و اسلام ملاک عمل و سخن قرار می‌دهند.

افاضات دختران هاشمی رفسنجانی در نشریه «شهروند امروز» شاهدی از غیب بود تا باورهای دینی، نگرش انقلابی و پای‌بندی به اصول و ارزش‌های این خاندان را بار دیگر به وضوح نمایش دهد.

تصویر فائزه هاشمی بر روی جلد این نشریه، سنت خانوادگی هاشمی‌ها را اعلان داشت که «سن» و «جنسیت» و «موقعیت» نمی‌شناسد و ... هم‌چنین بازگشت مجدد این زن به عرصه سیاسی، اعلان مواضع قدرتمدارانه پدر است که در سه‌سال پیش با شکست فاحش از سوی ملت از صحنه خارج گردید، اما این پاسخ ملی برای او عبرت‌آمیز نشد.

از سوی دیگر گفته‌های فاطمه هاشمی، دختر معتدل و به ظاهر غیرسیاسی هاشمی رفسنجانی، «تزسیاسی – ایدئولوژیکی هاشیمیسم» را گشوده تا ملت ایران به ویژه نسل‌های حاضر اعتقادات این خاندان را از زبان آن‌ها بشنود و بخواند. این که مرگ «لاهوتی‌ها» با اشاره به نام شهید بزرگوار «لاجوردی» مطرح می‌گردد، در واقع «گریزی مودبانه به هم‌گرایی با منافقین» است، منافقینی که با «دست اسداللهی» لاجوردی شرشان از سر ملت کوتاه شد.

اما این افاضات «خط‌دهنده» در  ریشه‌یابی، به شخص «هاشمی» بازمی‌گردد. هاشمی که در نطق پیش از دستور خود در مجلس، خبر مرگ «لاهوتی» را با گریه اعلان کرد!؟ و طبق معمول همیشگی ذکر مصیبت او را با کنایه‌‌ها آمیخته نمود هم‌چنین وی در خاطرات سال 60 خود، به این مساله پرداخته و ازقول فائزه عصبانی و گریه کننده‌اش سخنان امروز فاطمه را ثبت می‌کند.

وای بر ملتی که این خاندان با این دیدگاه و مشی و منش خودمحورانه، 30 سال است که بر آن‌ها حکمرانی می‌کند و آزاد و رها از هر قیدی و بندی به هر راهی که می‌خواهند می‌روند و هر اصول و ارزشی را برای خویش به استثنای اصول و ارزش‌های انقلاب اسلامی و اسلام ملاک عمل و سخن قرار می‌دهند.

منبع:http://www.fatemerajabi.net/

صفار کم‌طاقتی‌های رسانه‌ای هاشمی را به وی یادآوری کرد

به خاطر انتقادی معمولی در تریبون عمومی گریه می‌کردید

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی صبح روز یکشنبه در حالی پانزدهمین جشنواره‌ی مطبوعات و خبرگزاری ها را افتتاح کرد که خود را آماده کرده بود تا در نطق افتتاحیه این مراسم واکنش کم سابقه ای در دوران مسئولیت خود به اظهارات چند روز قبل هاشمی رفسنجانی مبنی بر ابراز نگرانی درخصوص آزادی مطبوعات نشان دهد.

«تعجب کردم وقتی برخی از شخصیت‌های محترم در ارتباط با آزادی مطبوعات در شرایط فعلی ابراز نگرانی کردند و مطالبی را فرمودند که به نظر می‌رسد نگران وضع موجود اطلاع‌رسانی هستند و در مقابل به خاطر آوردم همین بزرگواران در دوران مسئولیت خود به خاطر انتقادی عادی و معمولی چنان برآشفته شده بودند که حتی کار به گریه در برابر تریبون‌های عمومی کشیده شد. تعجب می‌کنم کسانی با این سطح تحمل از آزادی مطبوعات در دوران خود، چطور اکنون در رابطه با آزادی مطبوعات ابراز نگرانی می‌کنند و ما باید بابت چنین موهبتی که محصول انقلاب بوده و به هیچ دولتی مربوط نیست و در واقع نتیجه‌ی عمل انقلاب اسلامی و استقرار حکومتی به نام خداست شاکر باشیم.»

ادامه مطلب...

«محمد هاشمی» برادر هاشمی رفسنجانی در گفت‌وگو با روزنامه کارگزاران 12/8/1387 گفته است: «بر اساس نظرسنجی‌هایی که من از آنها مطلع هستم، خاطرات شیرین مردم از دوران دولت آقای هاشمی است و از آن شرایط تعریف می‌کنند.»

این جمله محمد هاشمی که میل ریاست‌جمهوری کرده‌اند، البته اگر «برادر بزرگتر» آن میل را نداشته باشند، چند پرسش را مطرح می‌کند.

الف. «مردم» به خصوص «مردمی» که هاشمی‌ها با آنها ارتباط دارند چه کسانی هستند؟ آیا آن مردم در زمره ملتی هستند که شعار‌ «فقر و فساد و تبعیض – احمدی‌نژاد بپا خیز» را سر دادند و با یک «یا حسین دیگر» انتخابات 84 را رقم زدند تا «هاشمیسم» در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از عرصه قدرت کنار رود؟

ب. آیا این مردم اکثریت لِه شده زیر چرخ‌های توسعه‌ای هستند که «فربهی» سرمایه‌داری و تبدیل آن به سرمایه‌خواری را ثمر داد و با هزار فامیل 16 سال قدرت را قبضه کرد؟

 ج. آیا این مردم همان هزار فامیل و وابسته‌های آنها هستند که در ستادهای خودجوش دوران انتخابات؟! از منابع عظیم و پنهان مالی، حیرت‌آور خرج کردند، و کارناوال ابتذال راه انداختند، تا هاشمی رفسنجانی را از صندوق‌ها بیرون بیاید؟

 د. آیا این مردم، شب‌نامه‌نویس‌ها و روزنامه‌نویس‌هایی هستند که از «زمین و هوا آتش باریدند» چرا که «احمدی‌نژاد وارد منطقه ممنوعه» شده بود، و در این آتش‌باران فرهنگ دینی و شعائر اسلامی را بمباران کردند، تا هاشمی به عرصه قدرت بازگردد؟

 هـ. خاطرات شیرین چیست و کدام است؟

گزینه اول: خانواده‌سالاری و ترکتازی شریعت‌ستیز به سردمداری فائزه هاشمی.

گزینه دوم: حیله‌ سیاسی برای بیرون کشیدن خاتمی و اصلاح‌طلبی برانداز او در انتخابات 76

گزینه سوم: پیدایی مافیای قدرت و ثروت که در سه‌سال با انواع حیله‌های اموی‌گونه، دمار از روزگار ملت منتخب احمدی‌نژاد درآورده است.

گزینه چهارم: ترویج فرهنگ هاشمیسم در ادبیات سیاسی و دینی، تفسیر اقتصادی و اجتماعی، تعریف از قدرت مادام‌العمر و ...

 و. جالب است که چند ماه مانده به انتخابات بلندگوی فحاشی کارگزارانی با صدای بلندتر «مرعشی» برای چنگ انداختن بر قدرت گذشته آغاز به کار کرده است. اشتباه کردم. این بلندگوی نظری و هزار ابزار عملی از 27 خرداد 84 یک لحظه از کار!؟ دریغ نداشته است.

در تاکسی، اتوبوس، بانک و مغازه، می‌توان «نظرسنجی» واقعی را دید که مردم چه اسم‌هایی را عوامل مفاسد و مانع مبارزه با مفاسد می‌دانند. و این یعنی «خاطرات شیرین مردم» هم از دوران هاشمی، و هم از دوران خاتمی با پشتوانه هاشمی!

 بدون آن که بخواهم مقایسه عینی انجام دهم، تنها برای عبرت‌گرفتن افرادی که جز به قدرت نمی‌اندیشند، اشاره می‌کنم: همسر شاه معدوم سال‌های پیش گفته بود، روزی در فرودگاه نیویورک (پس از سرنگونی سلطنت) دختر مجاهد خلقی را دیدم. او مرا در آْغوش گرفت و گفت: «ما هرگز خاطرات شیرین دوران شما را فراموش نمی‌کنیم.»

 قطعا «فرح پهلوی» آْن عضو گروهک تروریست منافقین را که روزگاری به دنبال «شاه» شدن، هم شعارهای انقلابی می‌دادند، و هم اعمال انقلابی داشتند! مردم ایران می‌دانند که چه خاطرات شیرینی را از قبل از انقلاب ثبت کرده‌اند.

تاکید می‌کنم این مقایسه فقط برای عبرت قدرت‌طلبانی است که «مردم» را به هیچ می‌گیرند، و با فرهنگ «هاشمیسم» فقط آنچه که خود می‌خواهند می‌نگرند. آیا همواره باید «هاشمی» رئیس‌جمهور باشد یا برادر هاشمی؟

فائزه هاشمی نماینده مجلس باشد و یا لطف کنند و خاتمی را به کار بگمارند؟

نکته قابل توجه. فقط تصویر روی جلد «شهروند ‌امروز» را بنگرید. تفسیر فرهنگ هاشمیسم که بازگشت به قدرت را خانوادگی دنبال می‌کنند، در اذهان زنده می‌شود.

منبع مطلب

برنارد کوشنر در گفت وگو با شبکه تلویزیونی «سی ان ان» امریکا با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال آینده اظهار داشت: از تحرک مخالفان دولت آقای احمدی نژاد بسیار خوشحالم.

وی افزود: مخالفان در ایران فعال هستند و از آن طرف انتخابات نزدیک است و ما مثل همیشه دوست داریم مخالفان به قدرت برسند نه اینکه آقای احمدی نژاد در قدرت بماند. البته من می دانم که این یک رؤیاست اما بالاخره یک زمانی این مسئله حل خواهد شد.

وی در بخش دیگری از این گفت وگو با تأکید بر پرهیز از حمله نظامی به ایران، گفت وگو را تنها راه حل برای مسأله هسته ای ایران خواند.

ادامه مطلب...