سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بدترین مردم کسانی اند که از بدترین مسأله ها می پرسند تا دانشمندان را به اشتباه اندازند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
ارزش نیوز
    مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد گفت : پژوهشهای بنیادی در رأس فعالیتهای خانه پژوهش است. به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد ، حجت الاسلام و المسلمین احمد عجمین واحد سنجش فرهنگ عمومی را یکی از واحد های فعال خانه پژوهش ذکر نمود. وی گفت : این واحد از ابتدای امسال تاکنون 45 طرح پژوهشی انجام داده است ...


  • کلمات کلیدی :
  • ارزش خبر ::: پنج شنبه 86/9/29::: ساعت 7:31 عصر

    نامه سرگشاده قشر آسیب‌پذیر به هاشمی شاهرودی

    جناب آقای هاشمی شاهرودی     سلام علیکم 
    ما جمعی از آن نه میلیون و اندی آدم زیر خط فقر، با توجه به هجمه‌ی گروهی از افراد غیرعلمی، غیرکارشناس و اقتدارطلبِ کاملا تهی از انصاف!، به حضرت‌عالی و جناب آقای هاشمی رفسنجانی، که نقش پدری* برای ملت ایران دارند و طرفداران شما و ایشان، به حسب وظیفه‌ی قدردانی و سپاسگذری، این نامه را مرقوم نمودیم تا شاید چشم این حضرات بی‌انصاف و غیرکارشناس را گشوده و اندکی از خدمات عالیجنابان را نمایان نماییم؛   منبع: ادامه مطلب




  • کلمات کلیدی :
  • ارزش خبر ::: چهارشنبه 86/9/28::: ساعت 12:0 صبح

    یک روزنامه مصری سفر رئیس جمهور ایران به عربستان برای شرکت در مراسم حج را دارای هدفی فراتر از مسائل مذهبی دانست که بیانگر گسترش روابط میان ایران و اعراب است.

     به گزارش رجانیوز، روزنامه میدل ایست تایمز در مقاله ای با عنوان "حج احمدی نژاد فراتر از مناسک مذهبی" نوشت: محمود احمدی نژاد اولین رئیس جمهور ایران خواهد بود که در زمان ریاست خود برای مراسم حج به مکه سفر می کند و این نشانه دیگری است مبنی بر اینکه روابط میان تهران و همسایگان عرب آن گرمتر می شود.

     ثنا عبدالله نویسنده اردنی این یادداشت با اشاره به تأیید پذیرش دعوت پادشاه عربستان توسط احمدی نژاد برای سفر به مکه تصریح کرد: اگرچه این سومین سفر احمدی نژاد به عربستان خواهد بود اما دعوت پادشاه سعودی از یک رئیس جمهور وقت جمهوری اسلامی ایران برای به جا آوردن مناسک حج به عنوان یک تحول مهم تلقی شده است.

     این روزنامه چاپ قاهره با بررسی تاریخ روابط ایران و عربستان نوشت: تنش میان عربستان سعودی سنی به عنوان متحد نزدیک آمریکا و ایران شیعی، به دنبال انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 (1357 شمسی) که اعراب نگران سرریز شدن آن به منطقه بودند، شروع شد. عربستان یکی از بزرگترین حامیان عراق در جنگ 8 ساله صدام با ایران بود. این رابطه در سال 1987 (1366 شمسی) با کشته شدن بیش از 400 نفر عمدتاً ایرانی در درگیری میان حجاج و نیروهای امنیتی سعودی تیره تر شد؛ اما روابط دو کشور در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی رو به بهبودی نهاد. البته نفوذ ایران میان جوامع شیعه منطقه مانند عراق و لبنان هر از گاهی تنش های دوجانبه را افزایش می دهد.

     این روزنامه در ادامه می افزاید: تحلیلگران عرب می گویند با رشد اهرم های سیاسی ایران در دنیای عرب و احتمال هسته ای شدن این کشور، امیر عبدالله پادشاه عربستان که نفوذ زیادی در کشورهای عرب طرفدار غرب دارد، در صدد برآمده است به جای رویارویی به ایران نزدیک شود.

     در ادامه این مقاله آمده است: ریاض و تهران، مهره های اصلی تلاش برای حل بحران لبنان بوده اند که در آن دولت فواد سنیوره تحت حمایت سعودی ها در برابر احزاب مخالف از جمله حزب الله تحت حمایت ایران قرار گرفته است. تحلیلگران لبنانی پیش بینی می کنند سفر حج احمدی نژاد کمک خواهد کرد تا احزاب ضد غرب و طرفدار غرب در این کشور به یکدیگر نزدیک تر شوند و رئیس جمهور خود را انتخاب کنند.

     میدل ایست تایمز در ادامه به نقل از دیپلمات های عرب نوشت: گزارش اخیر سازمان های اطلاعاتی آمریکا مبنی بر غیرنظامی بودن برنامه هسته ایران بخشی از ترس و نگرانی های اعراب را برطرف کرده است. دیپلمات ها همچنین متفق القولند که این گزارش هراس فزاینده اعراب را از مقوله هسته ای در منطقه کاهش داده است.

    در پایان این مقاله ادعا شده است: دعوت پادشاه عربستان از احمدی نژاد برای مناسک حج یک نشانه سیاسی دیگراز سوی ریاض برای نزدیک کردن ایران به اعراب است به این امید که ایران به کاهش تنش ها در منطقه تشویق شود.

     مالکیت میدل ایست تایمز در اختیار شرکت ارتباطات جهانی اخبار است که توسط کلیسای متحده اداره می شود و روزنامه های دیگری نیز در سراسر جهان همچون واشنگتن تایمز در تملک دارد.



  • کلمات کلیدی :
  • ارزش خبر ::: سه شنبه 86/9/27::: ساعت 6:15 عصر

    کاتب و خاطره نگار شخصی آقای خاتمی در زمان ریاست جمهوری وی، با انتشار نامه ای انتقادی از او خواست بهانه ای برای پوشاندن خطاها و جاه طلبی های حزب مشارکت نشود.

    بابک داد نویسنده کتاب صد روز با خاتمی که پیش از این برخی گزارش های ویژه وی درباره سفرها و دیدارهای خاتمی به هنگام ریاست جمهوری در برخی روزنامه ها چاپ شد، در نامه خود خطاب به خاتمی تصریح کرد:

    مشخصاً انگشتم به سوی برخی از دوستان مشارکتی است. سخنم درباره کسانی است که با بودجه های فراوان در دولت شما تشکیل جبهه دادند، اما حتی نتوانستند در میان گروههای دوم خردادی، جبهه ای تشکیل دهند یا صاحب کمترین اثر و اقتداری باشند. حال که آنان هنوز در اندیشه بازگشت به قدرت اند و باز قصد دارند بدون برنامه ای عملی و ممکن، این مسیر را طی کنند و به همین هیچ کجایی که الان رسیده اند برسند.
    وی می افزاید: دوستان اصلاح طلب ما، قبل از دوم خرداد نشان داده بودند که در زاویه «منتقد بودن از قدرت» و در مقام «نقد و سخن»، چهره دوست داشتنی و مظلومی دارند و در آن زاویه توانستند چهره وجیهی از خود به نمایش بگذارند.

    اما همین که دست تقدیر آنها را در زاویه مقابل یعنی در موضع قدرت و منصب نشاند، به کلی آن وجاهت را از دست داده و دکوراژه و حتی هول آور شدند.

    بابک داد می نویسد: ممکن است جبهه مشارکت بتواند بعد از هشت سال فرصت سوزی و کم فروشی و کم کاری، و بعد از دو سال استراحت و مرخصی اجباری(!) حال با شعارهای داغ تازه ای وارد عرصه شود و بتواند مردم را دوباره فقط کمی احساساتی کند، اما این مردم دیگر خودشان را برای دومین بار فدای این دوستان مظلوم و طفلکی نمی کنند! ضمن اینکه یک ایراد کوچک وجود دارد؛ هنوز خیلی از آن سالها دور نشده ایم و مردم هم آنقدرها دچار آلزایمر و فراموشی نشده اند که حرفها و کردار این دوستان را در آن هشت ساله بکلی فراموش کرده باشند. مجلس بی ثمر ششم هنوز در خاطر مردم هست. با همه تلاشی که دوستان می کنند تا آن مجلس را بعنوان مجلسی قهرمان و قربانی و یکه جلوه دهند، اکنون جز خاطراتی از جاه طلبی ها و خودخواهی ها و عملکرد بیهوده بسیاری از نمایندگان آن در اذهان عموم برجای نمانده است.

    وی با بیان اینکه «دوستان ما، زمانی که در مسند قدرت قرار گرفتند، حتی نتوانستند بگویند برنامه شان برای قدمهای اول در دوره چهارساله مسئولیتشان چیست؟» می نویسد: راستش این است که جز شعارهای دلفریب، خیلی از این دوستان نه به آن آرمانها دلبستگی دارند و نه راه رسیدن به آن مدینه فاضله را می دانند. آن شعارهای بلند و دور از دسترس، صرفاً «کوچه در رو» مناسبی بود و هست برای فرار محترمانه از سؤالات و انتظارات مردم! مردم به کسانی که از کوچه های در رو می گریزند، کمتر مجال دوباره ای می دهند. این جامعه به حضور دوباره دوستان مشارکتی در انتخابات آینده یک تلخ خنده می زند و روی برمی گرداند. با حضورتان در جلوداری این دوستان، مخاطب آن تلخ خنده نشوید و بگذارید همچنان ختم و خاتم امیدهای مردم برای روزهای آینده باقی بمانید.

    بابک داد در پایان خطاب به خاتمی تصریح کرد: واقعیت هراس آور این است که دوستان عزیز ما، هنوز خیلی چیزها را از ما در تاریخ نیاموخته اند. دوستان ما برخلاف نامی که برگزیده اند، هنوز جز دعوا و جنگ و جاه طلبی و حذف و نقدناپذیری و تکروی، چیزی از آن سالها یاد نگرفته اند. به عبارتی نه اهل کار در یک جبهه واحدند و نه اهل تشکیل چنان جبهه ای هستند و نه متأسفانه اهل مشارکت و مرافقت و دوستی اند.

    ... تمام خواهشم از شما این است که به دوستان انذار و هشدار دهید مادامی که به چنان جبهه واحد و مقتدری تبدیل نشده اند و مادامی که برنامه ممکن و عملی ندارند، از رانت آبرو و احترام شما نزد مردم بهره نگیرند و نخواهند شما پشت چکهایشان را امضا کنید!

    تا رسیدن به چنان جایی، دوستان بهتر است مرخصی خود را تمدید کنند و تاریخ بخوانند.   منبع



  • کلمات کلیدی :
  • ارزش خبر ::: یکشنبه 86/9/25::: ساعت 6:10 عصر

    گویا آقایی که نمایندگی مجلس را در دو دوره داشته (سوم و ششم) و کاسه صبرش برای مجلس نهم همراهی نمی کند که لا اقل دو درمیان نماینده شود!!! کما فی السابق (دوره سوم وششم) مدتی است که دوره گردیهای خود را برای مطرح شدن در مساجد و برنامه های اجتماعی یزد آغاز کرده است!!؟. مساجدی که چه بسا این آقا سالهاست در آن قدم نگذاشته ولی شمیم خوش جذب آراء!!؟ او را به اینطرف و آنطرف می کشاند!!؟ وی که از اصلاح طلبان تندرو می باشد اخیراً طیّ مصاحبه ای با ایسنا از عملکرد دولت آقای احمدی نژاد شدیداً انتقاد نموده تا همفکران خود را از این طریق نیز جذب نماید!!؟. او خوب می داند، اگر اظهاراتی که در این مصاحبه انجام داده بخواهد صادقانه در مساجد با مردم بگوید، همان بر سرش خواهد آمد که در دوره نمایندگی اش در محل نمازجمعه یزد آمد!!؟ وی آن روز که مغرور از اقتدار دوم خردادی ها از مذاکره با آمریکا می گفت، به یکباره مورد خشم و غضب نمازگزاران جمعه که از راهپیمایی آمده بودند قرار گرفت و با شعار و پرتاب مهر به سمتش!!؟ فرار را بر قرار ترجیح داد و از مسجد گریخت!!؟ لذا او حالا می داند که هر حرفی را کجا بزند و طوری عمل کند که آسانتر به هدف برسد!!؟ ولی آیا واقعاً به زعم بعضی، هدف وسیله را توجیه می کند که برای رسیدن به هدف هر لحظه ای یک رنگی به خود گرفت!!؟ آیا این توهین به مردم نیست؟!! جدای از همه اینها آیا زیبنده یک روحانی است که در آستانه انتخابات و زمانی که هنوز ثبت نامی نشده و تبلیغات زودرس هم ممنوع می باشد، بدون دعوت به این مجلس و آن مسجد رفت؟!!! سمت نمایندگی برای بعضی اینقدر مزه دارد!!؟  منبع



  • کلمات کلیدی :
  • ارزش خبر ::: دوشنبه 86/9/19::: ساعت 12:0 صبح

    به گزارش سپهر،مهدی کوچک زاده، حسین ‌فدایی، الیاس نادران و پرویز سروری نمایندگان اصولگرای مجلس در اولین دقایق آغاز تجمع دانشجویان در مقابل دادگستری در جمع آنان حضور یافتند.
    مهدی کوچک زاده با قرار گرفتن در پشت تریبون گفت: چیزی جز تحقق خواسته‌های رهبری مد نظر ما نیست و خصوصا فرمان 8 ماده‌ای مقام معظم رهبری علی‌الخصوص آن بخش‌هایی که مستقیما دستگاه قضایی را مورد خطاب قرار داده است، باید پیگیری شود.
    کوچک زاده ادامه داد:‌ گفته می‌شد که ویرانه‌ای تحویل گرفته شده است اما مسئولین دستگاه قضایی چه کارنامه قابل قبولی در آباد کردن این ویرانه داشته‌اند.
    وی با استناد به سخنان رهبری، باقی ماندن افراد در پست‌ها را اگر که توان تحقق عدالت را نداشته باشند، نامشروع دانست و تاکید کرد: نباید منافع ملی را برای منافع حزبی و شخصی برخی افراد به خطر انداخت، سوال ما این است که چرا یک بازپرس به خود این اجازه را می‌دهد که حکم تعقیب یک متهم که وزارت اطلاعات بارها بر محرز بودن تخلفات او تاکید کرده است،‌ تعلیق کند.
    نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی ادامه داد:‌ ما نمی‌خواهیم در استقلال قاضی خدشه‌ای وارد شود اما خواستار پیگیری و تحقق عدالت هستیم.
    کوچک زاده با بیان اینکه ویرانه قوه قضائیه ویرانه‌تر شده است، گفت:‌ چرا دستگاه قضائی بجای برخورد با مفاسد باید نگران سرمایه‌داری باشد، کسی منکر توجه به اهمیت سرمایه نیست اما باید با مفسد اقتصادی برخورد شود.
    این نماینده مجلس تصریح کرد: در دستگاه قضائی قضات آگاه، عادل و مومن کم نیستند اما چرا باید بارها بگویند که دستمان در مقابله با مفسدان اقتصادی بسته است.
    وی خاطرنشان کرد: تا زمانی که به شکل منطقی مطالبه رهبری محقق نشود ما نیز سکوت نمی‌کنیم و نمایندگان مجلس نیز همدل و همراه دانشجویان خواهند بود.



  • کلمات کلیدی :
  • ارزش خبر ::: یکشنبه 86/9/18::: ساعت 10:19 عصر

    سال‌هاست که مردم فهیم و آگاه ایران از وجود مافیای قدرت و ثروت آگاه است. این مردم در طول سال‌ها و فراز و نشیب‌ها شاهد آن بوده که در مواقع مختلف حلقه‌ای به این مافیا افزوده شده تا امروز که سران سیاسی سنتی را به سران اصلاحات و آنها را به نظامیان یک شبه سیاسی‌شده و احزاب و افراد راست را به چپ و شعاردهندگان عدالتخواهی رقیب احمدی‌نژاد را به آنها وصل کرده است.

    از انتخابات 84 که شعار مرحله دوم ملت به فریاد "فقر و فساد و تبعیض، احمدی‌نژاد به پا خیز"، تبدیل شد، و پارچه نوشته‌ها اعلان کرد: "رأی به احمدی‌نژاد = شکست مافیای  قدرت و ثروت"، تا به امروز مدافعان مافیا از آگاه‌ تا ساده‌لوح و از نفع‌گرا تا مصلحت‌گرا، هرگونه پرداختن به آن را ناجوانمردانه تخریب کرده، و در این تخریب اصل وجود مافیا را انکار می‌نمایند!

    اعلان تبرئه بدون تشکیل دادگاه حسین موسویان متهم به جاسوسی در مسأله هسته‌ای ایران و حضور قانونمندانه و متعهدانه دادستان در این بزنگاه با دستور لغو این حکم بیش از هرچیز "وجود مافیا را با همه قدرت و پول و همه ابزارها و عوامل و امکانات" ثابت کرد و البته در مرحله نخست به شکست رسانید.

    مگر نه این که یک اشاره رئیس‌جمهور به "وجود فشار بر قاضی برای تبرئه متهم" و اظهارات وزیر اطلاعات مبنی بر واقعیت‌داشتن اسناد دلالت‌کننده بر ارائه اطلاعات به انگلیس با موج تخریب حسن روحانی، ناطق‌نوری، روزنامه‌ها، سرمقاله‌نویس‌ها و مصاحبه‌کننده‌ها مواجه شد؟ و مگر نه این که همایش اتحاد ملی، برای نمایش این متهم عزیز، و دردانه انجام گرفت و هاشمی رفسنجانی با قد برافراشتن در کنار او، دوربین‌ها را بی‌مهابا به انتشار آن وا داشت؟! یک "متهم آزاد با وثیقه" در ردیف اول همایش اتحادملی برگزار شده از سوی حسن روحانی، و سخنرانی هاشمی رفسنجانی؟! در کجای تاریخ شکوهمند اسلام چنین امری به وقوع پیوسته است؟ واقعاً صدور حکم برائت توسط ناطق‌نوری، و به بازجویی خواندن مدعیان مجرم بودن متهم توسط او، حسن روحانی، سرمقاله‌نویس روزنامه جمهوری و تهران امروز و ... چه معنایی داشت؟

    حال که با امدادهای حضرت ولی‌عصر عجل‌الله تعالی فرجه الشریف که بنا به نظر حضرت خمینی سلام الله علیه، هر گاه خطری انقلاب اسلامی را تهدید می‌کند، امدادهای غیبی، آن را در امان می‌دارد ـ قرار است روند قانونی پرونده دنبال شود، ذکر چند نکته ضروری است:

     

    1. مافیا واقعیت دارد، وجود دارد، بسیار فربه است. از سران اصلاح‌طلب تا راست سنتی و احزاب و گروه‌های مختلف در آن قرار گرفته‌اند. مافیا بنا بر مشی همیشگی‌اش خودکامه است و هیچ "قانونی" را نمی‌پذیرد. یعنی خود یک "فراقانون" است. "فراتر از قانون اساسی"! مافیا برخی از مراکز و ارکان را در دست دارد یا خط می‌دهد، حتی وکلایی از مجلس را با خود همراه کرده است. شیپورهای گوش‌خراش نطق‌های پیش از دستور که در این 2 سال به صدا درآمده‌اند، نشان از این ادعا دارد.

     

    2. مافیا با راهکارهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی تلاش دارد از ملت پیروز در تیرماه 84 انتقام بگیرد. او همه ابزارها را در طول سال‌ها از آن خود کرده است و در حیات دولت جدید، از همه آنها بیشترین استفاده را نموده است تا شاید دوباره به حاکمیت بازگردد. پیش‌رفتن تا مرز ارائه اطلاعات به انگلیس از سوی یک عضو مؤثر در مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام مصداق آشکار آن است.

     

    3. مافیا با تمام توان "قانون‌ستیز و قانون‌گریز" است. مفسد و مفاسد اقتصادی، فساد و مفسد سیاسی، و مصائب فرهنگی را به هر طریق از چنگال قانون می‌رهاند، اما این بار در دام الهی گرفتار شده است.

     

    بنابراین پیشنهاد می‌شود:

    ـ آیت‌الله شاهرودی و دادستان محترم، یک قاضی شجاع، دینمدار و مقاوم را برای رسیدگی به این پرونده ملی انتخاب کنند.

     

    ـ به منظور رهایی قاضی از فشارهای مافیاگران که جایگاه‌های مختلفی را اشغال کرده، و با عناوین گوناگون و بعضاً مقدسی عمل می‌کنند، "وی را در طول رسیدگی به پرونده از هرگونه ارتباط با چهره‌های مشهور برحذر دارند."

     

    ـ برای انجام این امر، ضروری است قاضی از آشکار شدن در محافل و حتی اگر بتواند، در محل کار خودداری نموده، ارتباط تلفنی خود را قطع کرده و هیچ واسطه و پیغام‌آوری را نپذیرد. خطر و فشار مافیا شوخی نیست.

     

    ـ دادگاه حتماً علنی و به گونه شفاف برگزار شود این امر اجرای قانون اساسی است. اطلاع مردم از مسایل دادگاه بهترین پشتوانه برای قاضی و قوه قضاییه در برابر مافیاگران است. هم‌چنین مایه آبرو و اعتلای قوه قضاییه خواهد بود.

     

    ـ ریاست محترم قوه قضاییه به عنوان قاضی‌القضاة همگان را از پرداختن به مسأله موسویان منع کند. در این راستا تبعیضی میان هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی، ناطق‌نوری و خاتمی و روزنامه‌ها و رسانه ملی نباید قایل شد. به ویژه تریبون مقدس نمازجمعه نباید میدان بهره‌برداری در این زمینه شود. طبیعی است و ملت شاهد آن است اگر فشارهای مافیایی نباشد رئیس دولت و دولتمردان وارد قضیه نخواهند شد. سخنرانی‌های تهاجمی، صدور احکام برائت، و ملاقات‌های پنهانی و غیره سبب می‌گردد تا جمله‌ای رئیس‌جمهور بگوید یا وزیر اطلاعات بنا بر جایگاه مسؤولیتی خود، خبرهایی را اعلان دارد.

    امید می‌رود با اعتقاد عملی به پاسخ‌گویی در روز رستاخیز و ایمان واقعی به چشمان همیشه ناظر مردم، و حضور آگاهانه و نجیبانه ملت در این امر خطیر، قوه قضاییه برگ زرینی در کارنامه خود ایجاد کند  منبع



  • کلمات کلیدی :
  • ارزش خبر ::: یکشنبه 86/9/18::: ساعت 9:55 عصر

     متن زیر قسمت کوتاهی از کتاب "خاطرات عزت شاهی" خاطرات یکی از قدیمی ترین مبارزین رژیم پهلوی که بنا به گفته دیگر مبارزین آن دوره بی رحمانه ترین شکنجه ها را در دوره طولانی زندانش متحمل گردید مربوط به استعفای او از حضور در کمیته در اوایل دهه شصت و چندی پس از ریاست عل فلاحیان وزیر اطلاعات دولت آقای هاشمی رفسنجانی و در اعتراض به عملکرد و ی و باندش می باشد.

    در قسمت های دیگری از کتاب "خاطرات عزت شاهی" چاپ انتشارات "سوره مهر" به تاریخ مهر 1385 به نقش آقای هاشمی رفسنجانی و دامادها و بستگان نزدیک ایشان در حمایت بی دریغ از "منافقین" سازمان مجاهدین خلق از جمله دریافت وجوهات شرعی از مردم و پرداخت آن به منافقین، نامه نگاری با امام خمینی (ره) برای جلب حمایت ایشان از منافقین که بی نتیجه ماند و .... اشاره شده است مثلا در صفحه 558 آمده است:

    انتقادات خود را نزد آقای هاشمی مطرح کردیم و گفتیم: ایدئولوژی آنها چنین است و چنان (اشاره به ایدئولوژی ضد اسلامی مارکسیستی سازمان مجاهدین) شما حواستان جمع باشد. اما او ما را محکوم کرد و گفت: شماها می خواهید شق عصای مسلمین بکنید، اینها حافظان نهج البلاغه و قران هستند"

    لازم به ذکر است عزت شاهی پس از این استعفا با پشت سرگذاشتن سال ها تجربه مبارزاتی و رهایی از ضربات مهلک ساواک و شکنجه های روحی و جسمی و زندان با جسم و جانی آسیب دیده و مدت کوتاهی حضور در نظام نوپای انقلابی- جمهوری اسلامی- به زندگی عادی و فقیرانه خود در میان مردم بازگشته و فقط به نظاره وقایع سال های بعد و آغاز و تبعات آن نشست. چرا؟! این سوالی است که پاسخش را شاید بتوان در خاطراتش جست.

    نوسازی شما را دعوت می کند به خواندن این کتاب که مملو از نکات ناگفته و مجهول تاریخ انقلاب است.

    «من در متن استعفا به ارزیابی روند و روال جدید پرداختم و به تفکر وارد شده به کمیته از سوی فلاحیان و اطرافیانش خدشه وارد کردم.

    با آمدن فلاحیان در سیاست های کلی و جزئی کمیته تغییرات اساسی ایجاد شد، اما آنچه مشهود بود بریز و بپاش و اسراف در تمامی شئون و مراتب کمیته بود.

    لازمه این اسراف، اخذ بودجه و تامین اعتبار بود. در دوره های قبلی در شش ماهه اول سال مقدار کمی از بودجه مصرف می شد، اما در این دوره هنوز بودجه تخصیص نیافته مصرف می شد. بدین ترتیب در پایان سال با کسری بودجه مواجه می شدند. در آن زمان کمیته حدود 11 میلیارد تومان بودجه داشت که در دوره آقای مهدوی و برادرش باقری کنی، کلی از بودجه زیاد می آمد که به خزانه دولت برمی گرداندند. ولی در دوره آقای فلاحیان در همان سال اول که من بودم، پس از گذشت چهار ماه حدود 3 میلیارد از بودجه خرج شد و بعد بقیه اش هم مصرف شد که هیچ، کلی هم کسری بالا آورد.

    تز فلاحیان و اصفهانی این بود که کسری بودجه بهتر از مازاد بودجه است و سبب افزایش آن در سال آتی خواهد شد. لذا در پایان سال به دلیل این که با مازاد بودجه مواجه نشوند، شروع به خرید وسایل و اقلام غیر ضروری می کردند. یکبار تعداد زیادی ماشین بنز از خارج وارد کردند، و دادند دست بچه های جوان و کم سن و سال کمیته، یکی زد به تیر چراغ برق، یکی زد به جدول، یکی در خیابان تصادف کرد، خلاصه همه را از بین بردند. بعد هم آنها را تحت عنوان مازاد بر احتیاج فروختند.

    آنها می خواستند کمیته را شبیه سازمان سیا کنند، یگان دریایی و یگان هوایی درست کردند، و چون حساب و کتابی نبود هر کسی هر طور می خواست عمل می کرد. سلیقه ای و حسب ارتباطش معاملات می نمود. نه بر اساس مصوبات مجلس و دولت، با همین رویه مقدار معتنابهی اسلحه و مهمات خریدند، تعدادی را به کلاس های زبان فرستادند تا پس از یادگیری زبان خارجی برای انجام معاملات سلاح و مهمات و بی سیم و ... به خارج بروند، خدا می داند  که ایشان در آن سال ها چه معاملاتی انجام دادند. بعدها این روند در وزارت اطلاعات آقای فلاحیان نیز دنبال شد، در واقع این وزارت خانه در دوره او بیشتر به وازت خانه بازرگانی و تجارت می ماند تا اطلاعات.

    این حیف و میل ها به جد مرا ناراحت می کرد و روحم را آزار می داد، اما کاری از دستم برنمی آمد.

    قبلا در اتاق رئیس کمیته از میزهای قدیمی و چوبی نقش و نگاردار وجود داشت، وقتی آقای فلاحیان آمد آنها را کنار گذاشت و میز شیشه ای جایش نهاد، زیر آن هم یک "تردمیل" قرار داده بود که هنگام صحبت و کار کردن بازی هم می کرد.

    من تمام این مطالب را در استعفا نامه ام آوردم، و تاکید کردم که حال بر شما ثابت شد که ما باند نیستیم، خاصه باند لاجوردی، چراکه من هرگونه باند و باند بازی را محکوم می کنم و آن را خیانتی بیش بر سر انجام وظایف نمی دانم. شما ما را محکوم به باند بازی می کنید ما به شما تحمیل شده بودیم و شما صبر می ورزیدید!

    شمایی که دچار این اسراف ها شدید و برای خودتان بروبیایی درست کرده اید، ماشین ضد گلوله سوار می شوید محافظ دارید و دفتر و دستکی به هم زده اید. من از شما می خواهم برای خاطر خدا هم که شده بیایید بروید سری هم به قبر شهدا بزنید، ببینید و از خود بپرسید که ایشان برای که و چه کشته شده اند. مردم در زیر بار مشکلات مالی ناشی از جنگ کمر خم کرده اند و شما برای خود این طور زندگی درست کرده اید، این جور حیف و میل می کنید؟!! اگر وحشت دارید روزها در ملا مردم ظاهر شوید، شما که ماشین و امکانات دارید شب سری به قبرستان شهدا بزنید.

    جالی اینکه آنها همه این بریز و بپاش ها و حیف و میل ها را مرتکب می شدند و اگر کسی به آنهاخرده می گرفت می گفتند ما نماینده ولی فقیه هستیم و چنین تشخیص می دهیم. و بقیه هم باید به این تشخیص عمل کنند، ولی من این طور نبودم اگر همین نماینده ولی فقیه می گفت: این لیوان را بگذار فلان جا، می پرسیدم چرا؟ می گفت: شما کاری به این حرف ها نداشته باش، من می گویم بگذار! شمات هم بگو چشم! می گفتم: نشد! من اگر این لیوان را بگذارم لب میز می افتد زمین و می شکند. می گفت: به تو چه مربوط است، من نماینده ولی فقیه هستم، هر چه می گویم باید انجام شود. می گفتم: والله که من ولی فقیه و نماینده این جوری را قبول ندارم. و مطمئن هم هستم که خود ولی فقیه هم این وضع و این شکل از تبعیت را قبول ندارد، شما اگر راست می گویید بیایید وقت ملاقات از ولی فقیه بگیریم و برویم نزد ایشان، بپرسیم که آیا این کار شما صحیح است با نه؟! اگر گفتند تبعیت کنید، ما هم روی چشمان می گذاریم، اما من مطمئنم اگر ایشان بداند که شما این گونه عمل می کنید با شما برخورد خواهند کرد.

    بعد از تهیه چنین استعفانامه ای، آن را در پاکتی گذاشته مهر و موم کردم و بردم پیش آقای اصفهانی، گفتم: این استعفانامه را بدهید به آقای فلاحیان و خداحافظ! گفت: خودتان ببرید و بدهید. گفتم: مگر شما همیشه نمی گفتید که باید سلسله مراتب رعایت شود. خب آقای فلاحیان مسئول شماست و شما هم مسئول من هستید، به قول خودت من رئیس دفترت هستم، پس باید شما این استعفا نامه را به ایشان بدهید.»    منبع



  • کلمات کلیدی :
  • ارزش خبر ::: یکشنبه 86/9/18::: ساعت 8:2 عصر

    روزنامه الشرق الاوسط از اینکه پیش از این از هاشمی و خاتمی برای شرکت در اجلاس سران شورای همکاری خلیج (فارس) دعوت نشده اما از احمدی نژاد دعوت شد، انتقاد کرد.

     به گزارش رجانیوز، طارق الحمید سردبیر الشرق الاوسط در مقاله ای با بیان این مطلب، افزود: معلوم نیست چه منطقی پشت سر دعوت ازاحمدی نژاد به این کنفرانس بود، به ویژه که یکی ازعلل تأسیس شورای همکاری خلیج (فارس) متحد کردن کشورهای عضو این شورا برای مقابله با خطرات ناشی ازصدور انقلاب ایران بود. حال معلوم نیست چه چیزی تغییر کرده که این شورا از رئیس جمهور این کشور دعوت کرد تا درکنفرانس سران این شورا شرکت ودرباره صلح وامنیت منطقه خلیج (فارس)سخنرانی کند.

     نویسنده این مقاله که ارتباط گسترده ای با شاهزاده های سعودی دارد، خبر داد که با پرسش از برخی مسئولان کشورهای عضو این شورا تلاش کرده است تا علت دعوت از احمدی نژاد را بفهمد اما پاسخی قانع کننده نشنیده است.

     طارق الحمید که وابستگی بسیاری به امریکا دارد و هفته گذشته خواستار عدم خروج امریکا از عراق شده بود، در ادامه نوشت: اگر این شورا سران یکی از کشورهای عرب مانند مصر یا سوریه را دعوت می کرد قابل قدردانی بود اما دعوت از احمدی نژاد صرفاً به تحکیم پایگاه وی درمیان مردم ایران منجر می شود و سودی برای کشورهای عضو این شورا ندارد.

     این روزنامه سکولار چاپ لندن افزود: اگر این شورا از محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین ایران دعوت می کرد قابل فهم بود، زیرا خاتمی طرفدار مذاکره وهمزیستی مسالمت آمیز است و اگر از هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور اسبق این کشور دعوت می کرد نیز منطقی بود زیرا هاشمی شخصیتی پراگماتیست (عملگرا) است و کشورهای عضو این شورا می توانستند به توافقی سیاسی با وی دست یابند اما دعوت ازاحمدی نژاد نه قابل فهم ونه منطقی بود.



  • کلمات کلیدی :
  • ارزش خبر ::: جمعه 86/9/16::: ساعت 10:8 عصر

    تجمع دانشگاهیان منتقد دستگاه قضایی به علت برگزاری اجلاس قضات اسلامی به روز دوشنبه هفته آینده ساعت 14 انتقال یافت.

    به گزارش خبرگزاری نوسازی پس از صدور منع تعقیب حسین موسویان متهم به جاسوسی پیرامون مسایل هسته‌ای توسط دادگاه انقلاب، 19 تشکل دانشجویی با بیانیه‌ای شدیداللحنی از ضعف دستگاه قضایی در برخورد با مفاسد اقتصادی و امنیتی انتقاد کردند.

    دانشجویان هم چنین با برپایی تجمع‌هایی در تهران و مشهد به احکام صادره در پرونده‌های مفاسد اقتصادی مانند المکاسب، استات اویل و پرونده جاسوسی موسویان مذاکره کننده سابق انرژی هسته‌ای اعتراض کردند.

    دانشجویان اعلام کردند تا تغییر رویه دستگاه قضایی در برخورد با مفاسد اقتصادی و امنیتی به اعتراضات خود ادامه خواهند داد. 
    منبع خبر



  • کلمات کلیدی :
  • ارزش خبر ::: چهارشنبه 86/9/14::: ساعت 6:55 صبح

       1   2      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 75
    بازدید دیروز: 59
    کل بازدید :354862

    >> درباره خودم <<
    ارزش نیوز
    مدیر وبلاگ : ارزش خبر[984]
    نویسندگان وبلاگ :
    یاور[0]


    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    ارزش نیوز

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<



    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<