سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و جابر پسر عبد اللّه انصارى را فرمود : ] جابر دنیا به چهار چیز برپاست : دانایى که دانش خود را به کار برد ، و نادانى که از آموختن سرباز نزند و بخشنده‏اى که در بخشش خود بخل نکند ، و درویشى که آخرت خویش را به دنیاى خود نفروشد . پس اگر دانشمند دانش خود را تباه سازد نادان به آموختن نپردازد ، و اگر توانگر در بخشش خویش بخل ورزد درویش آخرتش را به دنیا در بازد . جابر آن که نعمت خدا بر او بسیار بود نیاز مردمان بدو بسیار بود . پس هر که در آن نعمتها براى خدا کار کند خدا نعمتها را براى وى پایدار کند . و آن که آن را چنانکه واجب است به مصرف نرساند ، نعمت او را ببرد و نیست گرداند . [نهج البلاغه]
ارزش نیوز

خجالت نکشید ! توبه کنید ! (یادداشت روز)
اخیراً یکی از روحانیون مدعی اصلاحات و عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز طی سخنانی در مراسم نوزدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) که از سوی آیت الله طاهری امام جمعه سابق اصفهان و جمعی از مدعیان اصلاحات در این شهر برپا شده بود، زبان به هتاکی و فحاشی کم سابقه ای علیه آیت الله مصباح یزدی گشوده است. سخنان این مدعی اصلاحات که چند ماه قبل نیز با تحریف نظر صریح حضرت امام درباره نهضت آزادی تلاش کرده بود سوابق ضد امامی و ضد انقلابی این گروهک منحرف را پاک کند! ارزش نقد ندارد ولی از آنجا که مدتی است جریان مدعی اصلاحات به تلویح یا تصریح از دیدگاه انحرافی جدایی دین از سیاست حمایت کرده و نظرات امام راحل(ره) را مخصوصاً به نفع این حرکت ضد انقلابی تحریف می کند و در همان حال دانشمندانی را که به دفاع از خط مبارک حضرت امام(ره) و مخالفت با دیدگاه انحرافی جدایی دین از سیاست برخاسته اند به باد فحش و ناسزا می گیرد، اشاره به نکاتی در این باره ضروری به نظر می رسد.
1- ابتدا به این نمونه ها توجه کنید؛
«تفکر شیعه موجب انحطاط مملکت ما و مانعی برای دموکراسی است»!، «قوانین اسلامی متعلق به 14 قرن پیش است و جوابگوی مشکلات جوامع در زمان حال نیست»! «فرهنگ شهادت طلبی باعث ترویج خشونت می شود»، «انقلاب اسلامی شبیه استبداد قجری است»! «هیئت های مذهبی منشا خشونت هستند و بسیجی ها اعضای تشکیل دهنده این هسته ها می باشند»! «اصلی ترین مشکل اصلاحات این است که در کشور ما ایران هنوز خدا نمرده است»! «قلم فقها در طول تاریخ آغشته به خون اندیشمندان بوده است»! «راه و بینش امام خمینی باید به موزه تاریخ سپرده شود»! «ائمه معصومین هم قابل نقد هستند»! «این نظریه که سیاست عین دیانت و دیانت عین سیاست است، زائیده افکار عامیانه است»! «امام حسین قربانی خشونت جدش درجنگ های صدر اسلام شد»! «مظاهر دینی مانند حجاب و حیای زنان، نماد عقب افتادگی است»! «جوانانی که به مسجد می روند و کتاب های مذهبی می خوانند از نظر ساختار فکری و روانی ضعیف هستند»! «مبارزه با اسرائیل مبنای فقهی و حقوقی ندارد»! «اثبات حق حاکمیت به معنای حقوقی آن برای خدا اشکالات فراوانی دارد»! «دستورات طالبان و قوانین مصوب در ایران از یک کاسه است»! «اندیشه ارزش گرایی اسلامی از سنخ تفکر طالبان است»! «امام را باید نقد کرد»! «انزوا و عقب افتادگی ثمره دو دهه انقلاب است»! «قرآن قابل نقد است»! و...
موارد فوق، فقط اندکی از بسیارها و بخش کوچکی از هزاران نمونه مشابه دیگر است که مدعیان اصلاحات طی 8 سال حاکمیت بر دولت و مجلس، در مقاله ها، مصاحبه ها، سخنرانی ها و سمینارهای خود علیه خدا، رسول خدا(ص)، ائمه اطهار(ع)، اسلام، انقلاب، امام(ره)، نظام، مردم و... بر زبان و قلم خویش آورده اند و تمامی آنها به صورت مکتوب و مستند موجود و برای همگان قابل دسترسی است.
نکته قابل توجه آن که تقریباً تمامی مدعیان اصلاحات از این نظرات و دیدگاههای زشت و پلشت حمایت کرده و یا بدون اعتراض و موضع گیری از کنار آن گذشته اند و در این میان سکوت همراه با حمایت برخی از اعضای مجمع روحانیون مبارز که یکی از گروه های اصلی در جبهه موسوم به اصلاحات بوده اند، بسیار سؤال برانگیز و غیر قابل توجیه است و معلوم نیست چگونه می توان پذیرفت افرادی در کسوت روحانی - و بعضاً با سوابق انقلابی- و ادعای اعتقاد به مبانی اسلام و انقلاب در مقابل اینهمه اهانت و پلشتی علیه خدا و پیامبر و ائمه و اسلام وانقلاب و امام نه فقط سکوت کرده و کمترین عکس العملی نشان ندهند، بلکه با اهانت کنندگان ائتلاف حزبی و سیاسی نیز داشته باشند؟! مخصوصاً آن که این هجوم بی شرمانه به مبانی اسلام و انقلاب در خلوت و به طور پنهانی صورت نگرفته که آقایان بتوانند سکوت در برابر آن و یا حمایت از اهانت کنندگان را به بهانه «بی خبری» توجیه کنند. همه این مواضع ضد اسلامی و ضد انقلابی در روزنامه ها و نشریات زنجیره ای متعلق به جبهه اصلاحات چاپ و منتشر شده و این نشریات و گردانندگان آن به صراحت و آشکارا مورد حمایت و پشتیبانی مالی و سیاسی گروههای مدعی اصلاحات- از جمله مجمع محترم روحانیون مبارز- بوده است. بنابراین چگونه است که اگر بخشدار فلان نقطه دور افتاده کشور، سخنی برخلاف حزب و گروه آقایان بر زبان می آورد، بلافاصله علیه او موضع گرفته و به جرم این که «اصلاحات را درک نکرده است» از کار برکنارش می کردند، اما در مقابل اهانت آشکار و صریح همفکران و هم حزبی های خود به اسلام و امام و انقلاب، از یک اعتراض خشک و خالی هم دریغ می ورزیدند؟! البته برخی از آنان، از جمله جناب آقای کروبی در مواردی با اینگونه اهانت ها به شدت برخورد می کرد و حتی در نمونه ای از این برخوردها از محافل آمریکایی و اسرائیلی به عنوان خاستگاه احتمالی تبلیغات سوء مدعیان اصلاحات یاد کرده بود و این روزها نیز آشکارا می کوشد با سایر گروه های مدعی اصلاحات مرزبندی روشن و مشخصی داشته باشد.
2-اکنون با سوابقی که فقط به گوشه ای از آن اشاره شد به آسانی می توان پاسخ این دو پرسش را یافت. اول؛ آن که چرا آمریکا از جبهه اصلاحات حمایت می کند؟و دوم این که چرا مدعیان اصلاحات به مدافعان خط مبارک امام(ره) حمله می کنند؟
الف: درباره پرسش اول باید گفت، مقامات آمریکایی و شخص بوش علی رغم کینه عمیقی که از اسلام، انقلاب و امام راحل(ره) دارند، وظیفه خود می دانند آشکارا از جبهه اصلاحات حمایت کنند تا آنجا که رئیس جمهور آمریکا در نطق سالانه خود به دولتمردان و سرمایه داران بزرگ آمریکایی که نگران شکست های پی در پی اصلاح طلبان در انتخابات ایران بودند، اطمینان می دهد همه امکانات خود را برای حمایت از این جبهه به کار گیرد... چرا...؟!
ممکن است اصلاح طلبان ادعا کنند حمایت آشکار بوش از آنها برای بدنام کردن این جبهه بوده است که باید گفت؛ اگر مواضع و عملکرد جبهه اصلاحات با مواضع و خواسته های رسماً اعلام شده آمریکا همخوانی و انطباق نداشت، ادعای اصلاح طلبان قابل قبول بود ولی در حالی که مواضع و عملکرد مدعیان اصلاحات با خواسته های آمریکا انطباق کامل دارد، حمایت دولتمردان آمریکایی از مدعیان اصلاحات نه فقط تعجب آور نیست، بلکه این حمایت توضیح و علت کاملاً روشنی نیز دارد. مگر آمریکا بینش و منش حضرت امام(ره) را اصلی ترین دشمن خود نمی داند؟ بنابراین وقتی اصلاح طلبان این بینش و منش و خاستگاه آن یعنی اسلام ناب محمدی(ص) و پیامبر خدا (ص) و ائمه معصومین(ع) را مورد هجوم قرار می دهند، بدیهی است که آمریکا این جبهه را دوست و حامی خود تلقی کند که می کند.
ب: و اما با توجه به شرح مستندی که از مواضع و عملکرد مدعیان اصلاحات ارائه شد پاسخ پرسش دوم یعنی انگیزه مدعیان اصلاحات از حمله به مدافعان بینش و منش حضرت امام(ره) نیز بی نیاز از توضیح است و کسانی که آشکارا از بینش و منش امام راحل(ره) به عنوان مانع اصلاحات موردنظر خود یاد می کنند بسیار بدیهی است که مدافعان خط مبارک حضرت امام(ره) را دشمنان سیاسی خود تلقی کرده و روشنگری های عالمانه و مستند آنان را یکی از عوامل اصلی رویگردانی مردم از جبهه اصلاحات بدانند و از آنجا که بسیاری از سرکردگان جبهه مدعی اصلاحات نشان داده اند فقط به قدرت سیاسی آنهم برای بهره گیری بیشتر از چرب و شیرین دنیا می اندیشند، تمامی عواملی که مانع رسیدن آنها به قدرت باشد-از جمله روشنگری های دانشمندی مانند آیت الله مصباح یزدی- را به چشم دشمن می نگرند!
بدیهی است که در این میان، نمی توان نقش عوامل دیگری نظیر کج فهمی، کم سوادی، حسادت، تعصب های کور حزبی و امثال آن را نادیده گرفت.
3-نگاهی گذرا به سخنان عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز در حسینیه اعظم اصفهان به وضوح نشان می دهد که اظهارات وی مجموعه ای از دروغ بافی، فحاشی، وارونه نمایی و عقده گشایی کور علیه آیت الله مصباح یزدی است و این برخورد ضمن آن که از کم سوادی و فقدان آگاهی دینی و سیاسی سخنران حکایت می کند، نشانه عصبانیت مشارالیه از دفاع جانانه، دائمی و عالمانه آیت الله مصباح یزدی از خط مبارک حضرت امام(ره) نیز هست!
عضو مرکزیت مجمع روحانیون مبارز در حالی آیت الله مصباح یزدی را به دوری از خط امام(ره) متهم می کند که آیت الله مصباح در میان بزرگان حوزه، مبارزان قبل از پیروزی انقلاب و توده های مردم به دفاع از بینش و منش امام راحل(ره) و مخصوصاً مخالفت علمی و مستند با تفکر جدایی دین از سیاست، شناخته می شود و صدها جلد کتاب و جزوه، هزاران ساعت سخنرانی و مصاحبه مکتوب و مضبوط ایشان گویاترین گواه آن است. آقای مدعی اصلاحات آیت الله مصباح را به رئیس فرقه مصباحیه! و مشابه طالبان معرفی می کند! و عمداً فراموش می کند که حزب ایشان هنگام حمله آمریکا به افغانستان از گروه طالبان به عنوان یک جریان انقلابی! یاد کرده و پیشنهاد حمایت از گروه طالبان در جنگ با آمریکا را داده بود! یادتان که نرفته؟! و یا عمداً فراموش کرده است که هم حزبی های ایشان به تبعیت از آمریکا و اسرائیل نوشته بودند جمهوری اسلامی ایران -یعنی یادگار امام راحل(ره)- همطراز طالبان است!! و یا به عمد از خاطر خود برده اند که در اوج حملات ناجوانمردانه مدعیان اصلاحات به بینش و منش حضرت امام(ره) و در حالی که همین آقای مدعی اصلاحات و دوستان هم حزبی او، از این حملات حمایت کرده و یا در مقابل آن سکوت کرده بودند، آیت الله مصباح یزدی در سلسله مباحث خود در نمازجمعه تهران به دفاع مستند و عالمانه از بینش سیاسی و معرفتی حضرت امام(ره) پرداخت و در همان حال طعنه های امثال سخنران حسینیه اعظم اصفهان و دوستان هم حزبی او را به جان خرید و دست از عقیده راسخ خود به راه امام(ره) نکشید...
حالا باید از این آقای مدعی اصلاحات پرسید؛ حضرتعالی و دوستان هم حزب و جبهه تان که بسیج را عامل خشونت می دانستید و فریاد «توپ تانک بسیجی دیگر اثر ندارد»! سر می دادید و معتقد بودید بینش امام باید به موزه تاریخ سپرده شود! و... خط امامی هستید؟ یا آیت الله مصباح که هزاران ساعت سخنرانی در محافل و مجامع مختلف و از جمله در جمع بسیجیان برای تبیین و ترویج خط امام(ره) داشته است؟! اسناد موجود را که نمی توانید انکار کنید. راستی! یادتان هست امام راحل(ره) درباره همین بسیج- که حزب شما آنها را عامل عقب افتادگی و خشونت می داند!- فرموده بود: «من به دست و بازوی بسیجیان بوسه می زنم و به این بوسه افتخار می کنم» و یادتان نرفته که همان بزرگوار گفته بود: « از خدا می خواهم با جمع بسیجیان محشورم فرماید»... خجالت نکشید! توبه کنید!
حسین شریعتمداری    

منبع



  • کلمات کلیدی :
  • ارزش خبر ::: دوشنبه 87/3/20::: ساعت 6:15 عصر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 49
    بازدید دیروز: 113
    کل بازدید :355671

    >> درباره خودم <<
    ارزش نیوز
    مدیر وبلاگ : ارزش خبر[984]
    نویسندگان وبلاگ :
    یاور[0]


    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    ارزش نیوز

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<



    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<