رپرتاژ آگهی؟! با طعم پاچه خواری!؟

دنیا پس از سرکشى روى به ما نهد ، چون ماده شتر بدخو که به بچه خود مهربان بود ، سپس این آیه را خواند « و مى‏خواهیم بر آنان که مردم ناتوانشان شمرده‏اند منّت نهیم و آنان را امامان و وارثان گردانیم . » [نهج البلاغه]

ارزش نیوز

صفحه اصلی پیام‌رسان پست الکترونیک شناسنامه RSS Atom پارسی بلاگ پارسی یار

اوقات شرعی

رپرتاژ آگهی؟! با طعم پاچه خواری!؟

رپرتاژ آگهی؟! با طعم پاچه خواری!؟

طنز بشارت نو در صفحه اول

سید حمید کلانتری در بازدید از دفتر بشارت نو

بلاتکلیفی استانداری به نفع مردم نیست(!)

سید حمید کلانتری(!)، که حالا دیگر با استعفای عاصی، (جای مهندس سفید را گرفته و) استاندار اسبق(!) یزد خوانده می شود . در دوران سکانداری(!) خویش بر مسند استانداری(!) یزد از جهات(!) گوناگون(!) در خور توجه ویژه(!) بود. چه آنکه(!) به لحاظ اجرایی(!) از قدرت(!) بالایی(!) برخوردار بود(!).هرچند به نظر می رسید از لحاظ سیاسی(!) در حد متعارف و حتی کمتر(!) به سیاسی کاری( و بیشتر به سیاه کاری!) می پرداخت.

او را به واسطه کارهای ماندگاری(!!) چون تلاش(!) در احداث و آبادانی پارک کوهستان(!)، کمک(!) به احداث مجتمع ستاره یزد(!!) با موضع گیری های مناسب(!) جهت جذب سرمایه(!)، الگوبرداری(!) از نکات مثبت و خوب کارهای انجام شده در سایر استانها (!) و خارج از کشور(!) با برنامه سفرهای دوره ای (به چهار قاره) و... می توان در یاد(!) و خاطره مردم(!!!) یزد همواره ماندگار(!) و به یاد ماندنی(!) دانست.

وی در دوران استانداری خود(!) در تمام زمینه ها(از گلنگ زنی تا نمد مالی!) فعالیت(!) و تلاشی(!) در خور توجه داشت. به گونه ای که اقشار(!) مختلف مردم(!!) از فعالیت ها(!) ایده ها(!) و عملکرد وی(!) خاطراتی شیرین(!!) دارند.

جامعه مطبوعاتی(!!!) و خبرنگاران(!!!!) نیز در طی دوران استانداری کلانتری(!)، از جایگاه(!) قابل توجهی(!) برخوردار بود( عجب جمله بندی و نگارش زیبایی!). به طوری که جلسات کنفرانس مطبوعاتی استاندار با رسانه ها(همراه با چلوکباب و مخلفات) تقریبا به صورت مرتب(!) هر یک ماه یکبار(!) برگزار می شد(!) و به غیر از آن کلانتری(!) هر چند وقت یکبار به بهانه های مختلف(!)، از قبیل روز خبرنگار و ... ( با یک مشت سکه) به دفاتر مطبوعات سر(!) می زد.

کلانتری(!) هم اکنون (بعد از بازنشستگی) در مجمع تشخیص مصلحت نظام(!) در تهران(!) مشغول به کار(!) است . اما او گاه به یزد هم سر(!) می زند و هربار گویا به سراغ (شیرینی فروشی حاج خلیفه و ) جمعی(!) و طیفی(!) از اقشار(!) مختلف میرود.

این بار کلانتری(!) بر اساس قرار قبلی(!) به دفتر(جدید!) هفته نامه بشارت نو(!) آمد و در جمع همکاران(!) این نشریه(!) به گفتگویی صمیمی(!) پرداخت.

کلانتری(!) با اشاره به پشت سر(!) گذاشتن روز خبرنگار(!) گفت: حبرنگار باید مسلط و شکارچی(!) باشد. ارزش گذاری نسبت به اخبار داشته باشد و در عین حال ( همچون بشارتیان) با انصاف(!) و امانت دار(!) باشد.

وی با تاکید بر اینکه خبرنگار باید(!) آزاد(!) باشد حرفش(!) را بزند، افزود: یک خبر با تیتر خوب می تواند در ذهن مردم ماندگار باشد.

وی همچنین به بیان پاره ای از ویژگی های مطبوعات محلی(!) پرداخت و نشریات استان یزد(!) را نسبت به گذشته متحول تر(!!!) دانست.

کلانتری(!) در بخش دیگری از سخنانش در مورد مساله استعفای(!) استاندار یزد و اتفاقات انجام گرفته در این راستا گفت: در یزد نباید چنین اتفاقی می افتاد(!). یک مدرسه(!) را بدون مدیر(!) نمی توان اداره کرد(!). بالاخره(!) استاندار در استان نقش مهمی دارد(!!).

کلانتری (!که همچون گذشته، گاهی غیب هم می گوید!) تاکید کرد: بلاتکلیفی استانداری(!) اصلا به نفع مردم و استان نیست(!!)، شاید همه مسائل بر عهده شخص استاندار نیست(!!) ولی حضور و برخورد جدی استاندار با مسائل، تذکر به موقع(!) و نظارت دقیق(!) او بر کا رمدیران ذیربط لازم است(!).

وی تصریح کرد: بسیاری از مدیران ادارات و حتی معاونین و کارمندان استانداری هم وقتی می بینند که استاندار در حال رفتن است(!) این مساله بر روی کارشان تاثیرگذار است(!).

(کلانتری) استاندار اسبق یزد(!) با بیان اینکه باید فردی (همچون خود او)مجرب(!) و صاحب تجربه(!) بر سر کار آید(!) تا بتواند کار را با سرعت(!) و کیفیت(!) انجام دهد(!)،آمادگی(!) خود را برای ارائه مشاوره(!) و هرگونه همفکری(!) و همراهی(!) با هر فردی، از هرجناحی که برای این سمت برگزیده می شود را اعلام کرد(!).

کلانتری(!) همچینین در پاسخ به این سوال که آیا این بازدیدهای(!) وی مقدماتی برای کاندیداتوری(!) وی در انتخابات مجلس شورای اسلامی است(!) گفت: آنچه تاکنون مطرح شده(!) پیشنهاد(!) برخی دوستان(!) و همراهان(!) بوده است(!) اما هنوز تصمیم(!) به ورود در این عرصه را نگرفته ام(!)