گویا آقایی که نمایندگی مجلس را در دو دوره داشته (سوم و ششم) و کاسه صبرش برای مجلس نهم همراهی نمی کند که لا اقل دو درمیان نماینده شود!!! کما فی السابق (دوره سوم وششم) مدتی است که دوره گردیهای خود را برای مطرح شدن در مساجد و برنامه های اجتماعی یزد آغاز کرده است!!؟. مساجدی که چه بسا این آقا سالهاست در آن قدم نگذاشته ولی شمیم خوش جذب آراء!!؟ او را به اینطرف و آنطرف می کشاند!!؟ وی که از اصلاح طلبان تندرو می باشد اخیراً طیّ مصاحبه ای با ایسنا از عملکرد دولت آقای احمدی نژاد شدیداً انتقاد نموده تا همفکران خود را از این طریق نیز جذب نماید!!؟. او خوب می داند، اگر اظهاراتی که در این مصاحبه انجام داده بخواهد صادقانه در مساجد با مردم بگوید، همان بر سرش خواهد آمد که در دوره نمایندگی اش در محل نمازجمعه یزد آمد!!؟ وی آن روز که مغرور از اقتدار دوم خردادی ها از مذاکره با آمریکا می گفت، به یکباره مورد خشم و غضب نمازگزاران جمعه که از راهپیمایی آمده بودند قرار گرفت و با شعار و پرتاب مهر به سمتش!!؟ فرار را بر قرار ترجیح داد و از مسجد گریخت!!؟ لذا او حالا می داند که هر حرفی را کجا بزند و طوری عمل کند که آسانتر به هدف برسد!!؟ ولی آیا واقعاً به زعم بعضی، هدف وسیله را توجیه می کند که برای رسیدن به هدف هر لحظه ای یک رنگی به خود گرفت!!؟ آیا این توهین به مردم نیست؟!! جدای از همه اینها آیا زیبنده یک روحانی است که در آستانه انتخابات و زمانی که هنوز ثبت نامی نشده و تبلیغات زودرس هم ممنوع می باشد، بدون دعوت به این مجلس و آن مسجد رفت؟!!! سمت نمایندگی برای بعضی اینقدر مزه دارد!!؟ منبع
به گزارش سپهر،مهدی کوچک زاده، حسین فدایی، الیاس نادران و پرویز سروری نمایندگان اصولگرای مجلس در اولین دقایق آغاز تجمع دانشجویان در مقابل دادگستری در جمع آنان حضور یافتند.
مهدی کوچک زاده با قرار گرفتن در پشت تریبون گفت: چیزی جز تحقق خواستههای رهبری مد نظر ما نیست و خصوصا فرمان 8 مادهای مقام معظم رهبری علیالخصوص آن بخشهایی که مستقیما دستگاه قضایی را مورد خطاب قرار داده است، باید پیگیری شود.
کوچک زاده ادامه داد: گفته میشد که ویرانهای تحویل گرفته شده است اما مسئولین دستگاه قضایی چه کارنامه قابل قبولی در آباد کردن این ویرانه داشتهاند.
وی با استناد به سخنان رهبری، باقی ماندن افراد در پستها را اگر که توان تحقق عدالت را نداشته باشند، نامشروع دانست و تاکید کرد: نباید منافع ملی را برای منافع حزبی و شخصی برخی افراد به خطر انداخت، سوال ما این است که چرا یک بازپرس به خود این اجازه را میدهد که حکم تعقیب یک متهم که وزارت اطلاعات بارها بر محرز بودن تخلفات او تاکید کرده است، تعلیق کند.
نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: ما نمیخواهیم در استقلال قاضی خدشهای وارد شود اما خواستار پیگیری و تحقق عدالت هستیم.
کوچک زاده با بیان اینکه ویرانه قوه قضائیه ویرانهتر شده است، گفت: چرا دستگاه قضائی بجای برخورد با مفاسد باید نگران سرمایهداری باشد، کسی منکر توجه به اهمیت سرمایه نیست اما باید با مفسد اقتصادی برخورد شود.
این نماینده مجلس تصریح کرد: در دستگاه قضائی قضات آگاه، عادل و مومن کم نیستند اما چرا باید بارها بگویند که دستمان در مقابله با مفسدان اقتصادی بسته است.
وی خاطرنشان کرد: تا زمانی که به شکل منطقی مطالبه رهبری محقق نشود ما نیز سکوت نمیکنیم و نمایندگان مجلس نیز همدل و همراه دانشجویان خواهند بود.
سالهاست که مردم فهیم و آگاه ایران از وجود مافیای قدرت و ثروت آگاه است. این مردم در طول سالها و فراز و نشیبها شاهد آن بوده که در مواقع مختلف حلقهای به این مافیا افزوده شده تا امروز که سران سیاسی سنتی را به سران اصلاحات و آنها را به نظامیان یک شبه سیاسیشده و احزاب و افراد راست را به چپ و شعاردهندگان عدالتخواهی رقیب احمدینژاد را به آنها وصل کرده است.
از انتخابات 84 که شعار مرحله دوم ملت به فریاد "فقر و فساد و تبعیض، احمدینژاد به پا خیز"، تبدیل شد، و پارچه نوشتهها اعلان کرد: "رأی به احمدینژاد = شکست مافیای قدرت و ثروت"، تا به امروز مدافعان مافیا از آگاه تا سادهلوح و از نفعگرا تا مصلحتگرا، هرگونه پرداختن به آن را ناجوانمردانه تخریب کرده، و در این تخریب اصل وجود مافیا را انکار مینمایند!
اعلان تبرئه بدون تشکیل دادگاه حسین موسویان متهم به جاسوسی در مسأله هستهای ایران و حضور قانونمندانه و متعهدانه دادستان در این بزنگاه با دستور لغو این حکم بیش از هرچیز "وجود مافیا را با همه قدرت و پول و همه ابزارها و عوامل و امکانات" ثابت کرد و البته در مرحله نخست به شکست رسانید.
مگر نه این که یک اشاره رئیسجمهور به "وجود فشار بر قاضی برای تبرئه متهم" و اظهارات وزیر اطلاعات مبنی بر واقعیتداشتن اسناد دلالتکننده بر ارائه اطلاعات به انگلیس با موج تخریب حسن روحانی، ناطقنوری، روزنامهها، سرمقالهنویسها و مصاحبهکنندهها مواجه شد؟ و مگر نه این که همایش اتحاد ملی، برای نمایش این متهم عزیز، و دردانه انجام گرفت و هاشمی رفسنجانی با قد برافراشتن در کنار او، دوربینها را بیمهابا به انتشار آن وا داشت؟! یک "متهم آزاد با وثیقه" در ردیف اول همایش اتحادملی برگزار شده از سوی حسن روحانی، و سخنرانی هاشمی رفسنجانی؟! در کجای تاریخ شکوهمند اسلام چنین امری به وقوع پیوسته است؟ واقعاً صدور حکم برائت توسط ناطقنوری، و به بازجویی خواندن مدعیان مجرم بودن متهم توسط او، حسن روحانی، سرمقالهنویس روزنامه جمهوری و تهران امروز و ... چه معنایی داشت؟
حال که با امدادهای حضرت ولیعصر عجلالله تعالی فرجه الشریف که بنا به نظر حضرت خمینی سلام الله علیه، هر گاه خطری انقلاب اسلامی را تهدید میکند، امدادهای غیبی، آن را در امان میدارد ـ قرار است روند قانونی پرونده دنبال شود، ذکر چند نکته ضروری است:
1. مافیا واقعیت دارد، وجود دارد، بسیار فربه است. از سران اصلاحطلب تا راست سنتی و احزاب و گروههای مختلف در آن قرار گرفتهاند. مافیا بنا بر مشی همیشگیاش خودکامه است و هیچ "قانونی" را نمیپذیرد. یعنی خود یک "فراقانون" است. "فراتر از قانون اساسی"! مافیا برخی از مراکز و ارکان را در دست دارد یا خط میدهد، حتی وکلایی از مجلس را با خود همراه کرده است. شیپورهای گوشخراش نطقهای پیش از دستور که در این 2 سال به صدا درآمدهاند، نشان از این ادعا دارد.
2. مافیا با راهکارهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی تلاش دارد از ملت پیروز در تیرماه 84 انتقام بگیرد. او همه ابزارها را در طول سالها از آن خود کرده است و در حیات دولت جدید، از همه آنها بیشترین استفاده را نموده است تا شاید دوباره به حاکمیت بازگردد. پیشرفتن تا مرز ارائه اطلاعات به انگلیس از سوی یک عضو مؤثر در مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام مصداق آشکار آن است.
3. مافیا با تمام توان "قانونستیز و قانونگریز" است. مفسد و مفاسد اقتصادی، فساد و مفسد سیاسی، و مصائب فرهنگی را به هر طریق از چنگال قانون میرهاند، اما این بار در دام الهی گرفتار شده است.
بنابراین پیشنهاد میشود:
ـ آیتالله شاهرودی و دادستان محترم، یک قاضی شجاع، دینمدار و مقاوم را برای رسیدگی به این پرونده ملی انتخاب کنند.
ـ به منظور رهایی قاضی از فشارهای مافیاگران که جایگاههای مختلفی را اشغال کرده، و با عناوین گوناگون و بعضاً مقدسی عمل میکنند، "وی را در طول رسیدگی به پرونده از هرگونه ارتباط با چهرههای مشهور برحذر دارند."
ـ برای انجام این امر، ضروری است قاضی از آشکار شدن در محافل و حتی اگر بتواند، در محل کار خودداری نموده، ارتباط تلفنی خود را قطع کرده و هیچ واسطه و پیغامآوری را نپذیرد. خطر و فشار مافیا شوخی نیست.
ـ دادگاه حتماً علنی و به گونه شفاف برگزار شود این امر اجرای قانون اساسی است. اطلاع مردم از مسایل دادگاه بهترین پشتوانه برای قاضی و قوه قضاییه در برابر مافیاگران است. همچنین مایه آبرو و اعتلای قوه قضاییه خواهد بود.
ـ ریاست محترم قوه قضاییه به عنوان قاضیالقضاة همگان را از پرداختن به مسأله موسویان منع کند. در این راستا تبعیضی میان هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی، ناطقنوری و خاتمی و روزنامهها و رسانه ملی نباید قایل شد. به ویژه تریبون مقدس نمازجمعه نباید میدان بهرهبرداری در این زمینه شود. طبیعی است و ملت شاهد آن است اگر فشارهای مافیایی نباشد رئیس دولت و دولتمردان وارد قضیه نخواهند شد. سخنرانیهای تهاجمی، صدور احکام برائت، و ملاقاتهای پنهانی و غیره سبب میگردد تا جملهای رئیسجمهور بگوید یا وزیر اطلاعات بنا بر جایگاه مسؤولیتی خود، خبرهایی را اعلان دارد.
امید میرود با اعتقاد عملی به پاسخگویی در روز رستاخیز و ایمان واقعی به چشمان همیشه ناظر مردم، و حضور آگاهانه و نجیبانه ملت در این امر خطیر، قوه قضاییه برگ زرینی در کارنامه خود ایجاد کند منبع
متن زیر قسمت کوتاهی از کتاب "خاطرات عزت شاهی" خاطرات یکی از قدیمی ترین مبارزین رژیم پهلوی که بنا به گفته دیگر مبارزین آن دوره بی رحمانه ترین شکنجه ها را در دوره طولانی زندانش متحمل گردید مربوط به استعفای او از حضور در کمیته در اوایل دهه شصت و چندی پس از ریاست عل فلاحیان وزیر اطلاعات دولت آقای هاشمی رفسنجانی و در اعتراض به عملکرد و ی و باندش می باشد.
در قسمت های دیگری از کتاب "خاطرات عزت شاهی" چاپ انتشارات "سوره مهر" به تاریخ مهر 1385 به نقش آقای هاشمی رفسنجانی و دامادها و بستگان نزدیک ایشان در حمایت بی دریغ از "منافقین" سازمان مجاهدین خلق از جمله دریافت وجوهات شرعی از مردم و پرداخت آن به منافقین، نامه نگاری با امام خمینی (ره) برای جلب حمایت ایشان از منافقین که بی نتیجه ماند و .... اشاره شده است مثلا در صفحه 558 آمده است:
انتقادات خود را نزد آقای هاشمی مطرح کردیم و گفتیم: ایدئولوژی آنها چنین است و چنان (اشاره به ایدئولوژی ضد اسلامی مارکسیستی سازمان مجاهدین) شما حواستان جمع باشد. اما او ما را محکوم کرد و گفت: شماها می خواهید شق عصای مسلمین بکنید، اینها حافظان نهج البلاغه و قران هستند"
لازم به ذکر است عزت شاهی پس از این استعفا با پشت سرگذاشتن سال ها تجربه مبارزاتی و رهایی از ضربات مهلک ساواک و شکنجه های روحی و جسمی و زندان با جسم و جانی آسیب دیده و مدت کوتاهی حضور در نظام نوپای انقلابی- جمهوری اسلامی- به زندگی عادی و فقیرانه خود در میان مردم بازگشته و فقط به نظاره وقایع سال های بعد و آغاز و تبعات آن نشست. چرا؟! این سوالی است که پاسخش را شاید بتوان در خاطراتش جست.
نوسازی شما را دعوت می کند به خواندن این کتاب که مملو از نکات ناگفته و مجهول تاریخ انقلاب است.
«من در متن استعفا به ارزیابی روند و روال جدید پرداختم و به تفکر وارد شده به کمیته از سوی فلاحیان و اطرافیانش خدشه وارد کردم.
با آمدن فلاحیان در سیاست های کلی و جزئی کمیته تغییرات اساسی ایجاد شد، اما آنچه مشهود بود بریز و بپاش و اسراف در تمامی شئون و مراتب کمیته بود.
لازمه این اسراف، اخذ بودجه و تامین اعتبار بود. در دوره های قبلی در شش ماهه اول سال مقدار کمی از بودجه مصرف می شد، اما در این دوره هنوز بودجه تخصیص نیافته مصرف می شد. بدین ترتیب در پایان سال با کسری بودجه مواجه می شدند. در آن زمان کمیته حدود 11 میلیارد تومان بودجه داشت که در دوره آقای مهدوی و برادرش باقری کنی، کلی از بودجه زیاد می آمد که به خزانه دولت برمی گرداندند. ولی در دوره آقای فلاحیان در همان سال اول که من بودم، پس از گذشت چهار ماه حدود 3 میلیارد از بودجه خرج شد و بعد بقیه اش هم مصرف شد که هیچ، کلی هم کسری بالا آورد.
تز فلاحیان و اصفهانی این بود که کسری بودجه بهتر از مازاد بودجه است و سبب افزایش آن در سال آتی خواهد شد. لذا در پایان سال به دلیل این که با مازاد بودجه مواجه نشوند، شروع به خرید وسایل و اقلام غیر ضروری می کردند. یکبار تعداد زیادی ماشین بنز از خارج وارد کردند، و دادند دست بچه های جوان و کم سن و سال کمیته، یکی زد به تیر چراغ برق، یکی زد به جدول، یکی در خیابان تصادف کرد، خلاصه همه را از بین بردند. بعد هم آنها را تحت عنوان مازاد بر احتیاج فروختند.
آنها می خواستند کمیته را شبیه سازمان سیا کنند، یگان دریایی و یگان هوایی درست کردند، و چون حساب و کتابی نبود هر کسی هر طور می خواست عمل می کرد. سلیقه ای و حسب ارتباطش معاملات می نمود. نه بر اساس مصوبات مجلس و دولت، با همین رویه مقدار معتنابهی اسلحه و مهمات خریدند، تعدادی را به کلاس های زبان فرستادند تا پس از یادگیری زبان خارجی برای انجام معاملات سلاح و مهمات و بی سیم و ... به خارج بروند، خدا می داند که ایشان در آن سال ها چه معاملاتی انجام دادند. بعدها این روند در وزارت اطلاعات آقای فلاحیان نیز دنبال شد، در واقع این وزارت خانه در دوره او بیشتر به وازت خانه بازرگانی و تجارت می ماند تا اطلاعات.
این حیف و میل ها به جد مرا ناراحت می کرد و روحم را آزار می داد، اما کاری از دستم برنمی آمد.
قبلا در اتاق رئیس کمیته از میزهای قدیمی و چوبی نقش و نگاردار وجود داشت، وقتی آقای فلاحیان آمد آنها را کنار گذاشت و میز شیشه ای جایش نهاد، زیر آن هم یک "تردمیل" قرار داده بود که هنگام صحبت و کار کردن بازی هم می کرد.
من تمام این مطالب را در استعفا نامه ام آوردم، و تاکید کردم که حال بر شما ثابت شد که ما باند نیستیم، خاصه باند لاجوردی، چراکه من هرگونه باند و باند بازی را محکوم می کنم و آن را خیانتی بیش بر سر انجام وظایف نمی دانم. شما ما را محکوم به باند بازی می کنید ما به شما تحمیل شده بودیم و شما صبر می ورزیدید!
شمایی که دچار این اسراف ها شدید و برای خودتان بروبیایی درست کرده اید، ماشین ضد گلوله سوار می شوید محافظ دارید و دفتر و دستکی به هم زده اید. من از شما می خواهم برای خاطر خدا هم که شده بیایید بروید سری هم به قبر شهدا بزنید، ببینید و از خود بپرسید که ایشان برای که و چه کشته شده اند. مردم در زیر بار مشکلات مالی ناشی از جنگ کمر خم کرده اند و شما برای خود این طور زندگی درست کرده اید، این جور حیف و میل می کنید؟!! اگر وحشت دارید روزها در ملا مردم ظاهر شوید، شما که ماشین و امکانات دارید شب سری به قبرستان شهدا بزنید.
جالی اینکه آنها همه این بریز و بپاش ها و حیف و میل ها را مرتکب می شدند و اگر کسی به آنهاخرده می گرفت می گفتند ما نماینده ولی فقیه هستیم و چنین تشخیص می دهیم. و بقیه هم باید به این تشخیص عمل کنند، ولی من این طور نبودم اگر همین نماینده ولی فقیه می گفت: این لیوان را بگذار فلان جا، می پرسیدم چرا؟ می گفت: شما کاری به این حرف ها نداشته باش، من می گویم بگذار! شمات هم بگو چشم! می گفتم: نشد! من اگر این لیوان را بگذارم لب میز می افتد زمین و می شکند. می گفت: به تو چه مربوط است، من نماینده ولی فقیه هستم، هر چه می گویم باید انجام شود. می گفتم: والله که من ولی فقیه و نماینده این جوری را قبول ندارم. و مطمئن هم هستم که خود ولی فقیه هم این وضع و این شکل از تبعیت را قبول ندارد، شما اگر راست می گویید بیایید وقت ملاقات از ولی فقیه بگیریم و برویم نزد ایشان، بپرسیم که آیا این کار شما صحیح است با نه؟! اگر گفتند تبعیت کنید، ما هم روی چشمان می گذاریم، اما من مطمئنم اگر ایشان بداند که شما این گونه عمل می کنید با شما برخورد خواهند کرد.
بعد از تهیه چنین استعفانامه ای، آن را در پاکتی گذاشته مهر و موم کردم و بردم پیش آقای اصفهانی، گفتم: این استعفانامه را بدهید به آقای فلاحیان و خداحافظ! گفت: خودتان ببرید و بدهید. گفتم: مگر شما همیشه نمی گفتید که باید سلسله مراتب رعایت شود. خب آقای فلاحیان مسئول شماست و شما هم مسئول من هستید، به قول خودت من رئیس دفترت هستم، پس باید شما این استعفا نامه را به ایشان بدهید.» منبع
روزنامه الشرق الاوسط از اینکه پیش از این از هاشمی و خاتمی برای شرکت در اجلاس سران شورای همکاری خلیج (فارس) دعوت نشده اما از احمدی نژاد دعوت شد، انتقاد کرد.
به گزارش رجانیوز، طارق الحمید سردبیر الشرق الاوسط در مقاله ای با بیان این مطلب، افزود: معلوم نیست چه منطقی پشت سر دعوت ازاحمدی نژاد به این کنفرانس بود، به ویژه که یکی ازعلل تأسیس شورای همکاری خلیج (فارس) متحد کردن کشورهای عضو این شورا برای مقابله با خطرات ناشی ازصدور انقلاب ایران بود. حال معلوم نیست چه چیزی تغییر کرده که این شورا از رئیس جمهور این کشور دعوت کرد تا درکنفرانس سران این شورا شرکت ودرباره صلح وامنیت منطقه خلیج (فارس)سخنرانی کند.
نویسنده این مقاله که ارتباط گسترده ای با شاهزاده های سعودی دارد، خبر داد که با پرسش از برخی مسئولان کشورهای عضو این شورا تلاش کرده است تا علت دعوت از احمدی نژاد را بفهمد اما پاسخی قانع کننده نشنیده است.
طارق الحمید که وابستگی بسیاری به امریکا دارد و هفته گذشته خواستار عدم خروج امریکا از عراق شده بود، در ادامه نوشت: اگر این شورا سران یکی از کشورهای عرب مانند مصر یا سوریه را دعوت می کرد قابل قدردانی بود اما دعوت از احمدی نژاد صرفاً به تحکیم پایگاه وی درمیان مردم ایران منجر می شود و سودی برای کشورهای عضو این شورا ندارد.
این روزنامه سکولار چاپ لندن افزود: اگر این شورا از محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین ایران دعوت می کرد قابل فهم بود، زیرا خاتمی طرفدار مذاکره وهمزیستی مسالمت آمیز است و اگر از هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور اسبق این کشور دعوت می کرد نیز منطقی بود زیرا هاشمی شخصیتی پراگماتیست (عملگرا) است و کشورهای عضو این شورا می توانستند به توافقی سیاسی با وی دست یابند اما دعوت ازاحمدی نژاد نه قابل فهم ونه منطقی بود.
تجمع دانشگاهیان منتقد دستگاه قضایی به علت برگزاری اجلاس قضات اسلامی به روز دوشنبه هفته آینده ساعت 14 انتقال یافت.
به گزارش خبرگزاری نوسازی پس از صدور منع تعقیب حسین موسویان متهم به جاسوسی پیرامون مسایل هستهای توسط دادگاه انقلاب، 19 تشکل دانشجویی با بیانیهای شدیداللحنی از ضعف دستگاه قضایی در برخورد با مفاسد اقتصادی و امنیتی انتقاد کردند.
دانشجویان هم چنین با برپایی تجمعهایی در تهران و مشهد به احکام صادره در پروندههای مفاسد اقتصادی مانند المکاسب، استات اویل و پرونده جاسوسی موسویان مذاکره کننده سابق انرژی هستهای اعتراض کردند.
دانشجویان اعلام کردند تا تغییر رویه دستگاه قضایی در برخورد با مفاسد اقتصادی و امنیتی به اعتراضات خود ادامه خواهند داد. منبع خبر
بنا به اظهارات مکرر وزیر اطلاعات، "حسین موسویان" با تحتنظر بودن به مدت شش ماه، به طور قطعی اطلاعات هستهای را به دولت انگلیس هدیه میکرده است. بنا بر همین گفتهها، این مساله به "حسن روحانی" رئیس سابق و حال موسویان؟! اطلاع داده شده، و درخواست جلوگیری از ادامه کار موسویان در مرکز تحقیقات مجمع تشخیص را نمودهاند، اما هیچگونه تاثیری نداشته است. موسویان پس از دستگیری 9 روزه و وثیقه 200 میلیون تومانی آزاد و مدتها منتظر محاکمه ماند!
در هفته گذشته مسایلی رخ داد:
- خبر گسترده از فشار سران مافیا به قاضی پرونده برای تبرئه او منتشر شد، که طبق روال قدرتمندان همیشه زورگو، برای ملت امری طبیعی بود.
- حسن روحانی، بدون داشتن هرگونه مسؤولیت در قوای سهگانه و هرگونه جایگاه ملی پس از سفر به اروپا مصاحبهای پرخاشگرانه کرد، و در دفاع از حسین موسویان داد سخن راند. او ترکتازیاش را وسیعتر نمود و هر آن کس را که از خبر فشارهای وارده به قاضی پرونده اطلاع دارد و آن را برای مردم بازگو میکند، به "بریدن زبان و کندن پوست" وعده داد. البته بنا به مدرک دکترای فرنگیاش در دانشگاه نامعلوم، این امر را به نحوهای "مدرن" اعلان کرد!
- مسیح، آن کارگزار قیصر در روزنامه جمهوری – ارگان رفسنجانی – در سرمقالهای به دفاع جانانه از متهم به جاسوسی پرداخت و رئیسجمور را به دلیل اشاره به اتهامات ضدملی و براندازانه او – که بنا به حضورش در مجمع تشخیص مصلحت – جرمی مضاعف است به "مصلوب شدن توسط مافیا" اخطار داد.
- حسن روحانی شاهکار دیگر خود را در همایش "اتحاد ملی" به کار برد. در این همایش "متهمِ آزاد با وثیقه در ردیف اول کنار دست هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی نشست. تصاویر آن در رسانهها منتشر شد و اعلان کرد که متهم تبرئه گردیده، و به دلیل اتهامات وارده بر او مستحق "نوازش" و اعاده حیثیت است و به همین جهت برآیند ملی آن شد که همایش فوق برای "نمایش آزادی و تبرئه موسویان بدون محاکمه" بوده است.
گرچه سالهاست ملت به روشهای مافیایی آشنا گردیده و "قدرت و ثروت ملی" را با چنبره زدن اژدهای هفتسر تحمل نموده است، و هر چند غارت اموال ملت که مفاسد اقتصادی را در سطح کلان در کشور اسلامی پیامد داشته شاهد بوده، و از آن روی که میداند "مافیای پشت صحنه" مأمن و ملجأ است و خود نیز دستاندرکار! و به آن جهت که آگاه است چرا "مهدی هاشمی" با رشوهگیری فاجعهبار، نهتنها از مهلکه جان به در میبرد، بلکه هیچ حسابرسی در پی او نیست، اما اتهام ضدملی حسین موسویان را از نوع دیگری میداند.
به همین دلیل اعلان "تبرئه او را" بدون آنکه دادگاهی تشکیل شود، و یا حتی خبر تشکیل آن به گوش ملت برسد، و بدون آنکه یک مورد از اتهامات موسویان در رسانهها مطرح شود، به هیچ روی نمیپذیرد. اعلان از طرف هر کس و هر قوهای که باشد، ملت بیدار است و در صحنه! امروز به لطف خداوند "قوه مجریه" در اختیار مافیاگران نیست. بنابراین ملت حداقل یک امید دارد و با همان امید "خشم و قهر" خود را نصیب کسانی خواهد کرد که "پرونده متهم جاسوس" را پیش از تشکیل دادگاه، با تلاشهای آشکار خود "مختومه" اعلان نمودند.
اما چند نکته:
- حزبهای ناراست به نام راست، چرا در خفقان به سر میبرند؟
- مجلس و مجلسیان به کدام سو توجه دارند؟ نظام اسلامی، کشور صاحبالامر عجلالله تعالی فرجه الشریف، آبروی خودشان، برای آنها چقدر اهمیت دارد؟
- اگر برای مافیاگران و ابزارها و عوامل سرسپرده آنها "روز رستاخیزی" وجود ندارد، آیا حزبها و وکلا هم در حلقه آنها قرار گرفتهاند؟ و اگر خدای نکرده چنین است، "مردم" و "افکار عمومی" و "چشمهای همیشه ناظر ملت" چطور؟
- "نواب صفوی" آن شهید همیشه سرافراز "رزمآرای خودفروخته" را به جرم "وابستگی و مزدوری به انگلیس" به "اعدام" محکوم کرد. شهید نواب صفوی، با این حرکت خود، علاوه بر رسالت روحانی، وطندوستی را در نابودی "مزدور بیگانه" برای همیشه در تاریخ روحانیت ثبت نمود. امروز چند روحانی غاصب لباس روحانیت، چگونه در دفاع از متهم به جاسوسی با داشتن پرونده و اسناد و مدارک، محکمه پیش از محاکمه تشکیل میدهند و آبروی برباد رفته خود را فدای تبرئه او میکنند؟ آیا جز این است که اگر "موسویان" محاکمه علنی شود، بسیاری از مسایل پشت پرده از افراد دیگر افشا خواهد شد؟
- شهید شریعت شیخ فضلالله نوری، به جرم دفاع از شریعت، بر "دار مزدوران انگلیس" و "روس" رفت، تا روحانیت عظیمالشأن همیشه مطهر و با افتخار بماند. اما او یک جمله سرنوشتساز در پاسخ به پیشنهادهای پناهندگی به سفارتخانههای به یادگار نهاد که: "آیا رواست پس از هفتاد سال که محاسنم را برای اسلام سفید کردهام به بیگانه پناه ببرم؟ واقعیت آن است که روحانیت برای اسلام میزید و برای اسلام میمیرد". این تعداد عوامل پشتصحنه و روی صحنه که با کشیدن "آژیر خطر"، "شرایط ویژه" و برپایی همایش و نوشتن سرمقاله و ... متهم به جاسوسی را حمایت کردند، غاصبان لباس روحانیت و مایه شرمساری هستند. بر روحانیت وارسته، به ویژه خطبای جمعه – منهای هاشمی رفسنجانی – است که به اعاده حیثیت برآیند.
- ملت در پی آن است که با "تشکیل دادگاه علنی" و رسیدگی "پرونده ملی"، حسین موسویان محاکمه شود. در هیچ تاریخی چنین امری سابقه نداشته که یک متهم به جاسوسی علیه نظام یک کشور، در خفا و بدون تشکیل دادگاه تبرئه شود. در غیر اینصورت "حق ملی" است از آن چه میداند، پرده بردارد، و همه عوامل این فاجعه را در "دادگاه ملی" محاکمه کند.
برای موسویان بی شک ششم و هفتم آذرماه روزهایی به خاطر سپردنی است. صبح ششم بود که یکی از خبرنگاران متخصص در اخبار ویژه گفت حسن روحانی و هاشمی رفسنجانی دیروز در دیدار با یکی از مقامات تهدید کرده اند که اگر موسویان از اتهام جاسوسی تبرئه نشود از سمت خود استعفا خواهند داد و پیش بینی کرد که خبر تبرئه او تا ساعاتی دیگر اعلام شود.
هنوز دقایقی از این مکالمه نگذشته بود که سخنگوی قوه قضائیه از بی گناهی موسویان در اتهامات جاسوسی خبر داد، بسیاری از خبرنگاران که در جریان ضمنی سوابق موسیان بودند از این خبر شکه شده بودند، یکی از آنها بیشتر از این تهدیدات لابی ها را موثر می دانست و به شایعاتی درباره احضارهای مکرر قاضی حداد (معاونت امنیت دادستانی)در روزهای اخیر اشاره کرد و از سوابق روشن! وی و مسئول دفتر معروفش سید مجید گفت و ...
با سخنان جمشیدی و حمایتهایی که افراد شاخصی از موسویان کردند، همه داستان را تمام شده می دانستند و شایعاتی درباره تصمیم موسویان برای شکایت از تمامی مسئولین و خبرنگارانی که وی را جاسوس نامیده بودند رواج یافته بود.
در همین میان بود که چهارشنبه صبح رییس جمهور در میان خبرنگاران پیشنهاد کرد متن گفتگوهای موسویان در اختیار افکار عمومی قرار گیرد و تاکید کرده بود که مردم که از بیگانگان نامحرم تر نیستند!
وزارت اطلاعات نیز بلافاصله خبر داد که اگر قوه قضائیه مانع نشود آمادگی کامل دارد که این سخنان را منتشر سازد...
به ناگاه قاضی مرتضوی که در این پرونده بیشتر حاشیه نشین بود به متن وارد شد و با نقض قرار صادره در خصوص اتهامات موسویان، آنرا مغایر با موازین قانونی تشخیص داد و تصمیم معاونت امنیت را در این رابطه نقض و دستور ادامه تعقیب متهم را صادر کرد.
این خبر که توسط روابط عمومی دادسرای تهران اعلام شده بود تاکید داشت دادستان تهران در این اظهار نظر با توجه به عناوین اتهامی و موضوعات مطروحه، به صلاحیت رسیدگی بازپرس در تحقیقات مقدماتی اشاره و با توجه به ایردات شکلی و ماهوی و نقص تحقیقات قرار صادره توسط معاونت امنیت دادسرا نقض کرد و پرونده جهت ادامه رسیدگی به شعبه بازپرسی ارجاع میگردد تا بازپرس منتخب نسبت به تکمیل تحقیقات مورد نظر دادستان و رسیدگی به اظهار نظر قضایی اقدام کند.
همزمان با این خبر، خبر دیگری نیز از وی منتشر شد: دادستان تهران در نامهیی خطاب به وزارت اطلاعات افشای هرگونه اطلاعاتی پیرموان این پرونده را تا زمان رسیدگی نهایی و قطعیت دادنامه ممنوع اعلام کرد.
به نظر شما آیا ربطی بین سخنان احمدی نژاد در میان خبرنگاران و این دو خبر می توان یافت؟
روزهای آخر دولت خاتمی سپری می شد که کتابی جنجالی دربرابر خوانندگان قرار گرفت: «خاطره ها» که بررسی خاطرات محمدی ری شهری می پرداخت.
در فصلی از این کتاب به تشکیل دادگاه ویژه پس از یک مورد تخلف اشاره شده بود که حضرت آیت الله خامنه ای (رییس جمهور وقت) با امام خمینی (ره) در این باره صحبت می کند و ایشان می فرماید که بارها به آقای اردبیلی (رییس قوه قضائیه وقت) گفته ام که این دادگاه را تشکیل بدهند اما نداده اند. اکنون تشکیل بدهید و آقای ری شهری هم اداره آن را در اختیار داشته باشد.
وی در این کتاب توضیح می دهد که منتظری سخت مخالف تشکیل دادگاه ویژه بود. وی در این باره نامه ای هم به امام نوشت که امام درخواست وی را رد کرد. ری شهری فصلی را به رد گفته های منتظری در باره دادگاه ویژه اختصاص داده بود.
این کتاب یادآور کتاب پیشین وی بود، «خاطرات سیاسی» که به خاطرات محمد محمدی ری شهری در طول دوره تصدی وزارت اطلاعات پرداخته است . وی در این کتاب به ماجرای باند مهدی هاشمی و پی آمدهای این قضیه به صورت مبسوط پرداخته است.
واقعه مهدی هاشمی با تمام ویژگیهای تلخ و جانکاهش، حکم محکی کارآمد برای تشخیص سره و ناسره را داشته است . اگر چه این رخداد، نقطه عطفی در نگرش به فردی معین و مقامی مشخص همچون قائم مقام رهبری بود، نباید در همین حد محدود شود. این واقعه تجسم درس هایی عمیق و تجربه هایی گرانبهاست که می باید به تکرار و تداوم در ذهن همه افراد جاری شود زیرا این حوادث برای خردمندان عبرت آور است .
این مجموعه براساس اسناد و خاطرات مضبوط شخصی در طول سال های 1366 - 1365 پرونده مهدی هاشمی و همکاران او، اسناد ساواک، خاطرات و گفته های چند تن از مسئولان کشور و ... تهیه شده و توسط آقای عاطفی بازنویسی شده بود.
در این کتاب نیز این مثلث به خوبی مشهود بود. یک سو وزارت اطلاعات که خواستار برخورد با مهدی هاشمی و باند وی بود، در ضلع دوم فردی قرار داشت که به واسطه وابستگی هاشمی به او و باتوجه به نفوذ بالایش خواستار پایان بخشیدن به پرونده بود و حتی در این راستا کلاس درس خود را تعطیل کرد. ضلع سوم قوه قضائیه بود که در تلاش برای مصالحه و جلوگیری از دلخوری ضلع دوم بود.
حضرت امام پس از اصرار منتظری بر حمایت از فردی که وزارت اطلاعات جرمش را محرز دانسته بود و منتظری با فشار نمی گذاشت عادلانه در دستگاه قضایی با آن برخورد شود چنین فرمودند: « شما در اکثر نامه ها و صحبت ها و موضع گیری هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند....می بینید که چه خدمت ارزنده ای به استکبار کرده اید .... در مسئله مهدی هاشمی قاتل ، شمااو را از همه متدینین متدینتر می دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می دادید که او را نکشید. از قضایای مثل قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حال بازگو کردن تمامی آنها را ندارم . شما از این پس وکیل من نمی باشید ... سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام زمان (ع)بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرال ها نرود .... از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد... دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند... تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام ؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق وشور و شعف پخش می کنند نگردند. از خدا می خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان رابیش از این نچشد."
پی نوشت:
* مهدی هاشمی برادر داماد منتظری از جمله افرادی بود که پیش از انقلاب به اتهام معاونت در قتل آقای شمس آبادی دستگیر ومحکوم گردید. او پس از پیروزی انقلاب از زندان آزاد شد و به مسئولیتهای مهمی نیز گمارده شد؛ اما بزودی چهره واقعی خود را نشان داد و با شرکت در چند فقره جنایت و اعمال خلاف قانون از سوی دادگاه محاکمه و به اعدام محکوم شد و حکم درباره او به اجرا درآمد. منبع
دادستان تهران با قرار منع تعقیب حسین موسویان در 2 اتهام جاسوسی و ارائه اطلاعات به بیگانگان مخالفت کرد.
به گزارش رجانیوز، پس از اعلام خبر منع تعقیب موسویان از سوی سخنگوی قوه قضائیه، دادستان تهران، با استفاده از اختیارات خود با این حکم مخالفت کرد و به این ترتیب، پرونده از دادسرا به دادگاه ارسال خواهد شد.
یک کارشناس مسائل حقوقی در این زمینه توضیح داد: پس از احیاء دادسراها، پرونده ابتدا توسط بازپرس در دادسرا بررسی می شود و بازپرس پس از انجام تحقیقات، برای پرونده قرار منع تعقیب، مجرمیت یا موقوفی صادر می کند. این در حالیست که در صورت موافقت دادستان با این حکم، تنها شاکی می تواند تقاضای تجدید نظر کند.
وی در ادامه افزود: در صورتی که دادستان قرار را تأیید نکند، پرونده به دادگاه صالحه ارجاع خواهد شد. بنابراین در پرونده حسین موسویان نیز به دنبال عدم موافقت دادستان تهران با قرار صادره، اتهام جاسوسی و ارائه اطلاعات به بیگانگان به دادگاه می رود.
وی درخصوص امکان برگزاری علنی این دادگاه خاطرنشان ساخت: برگزاری علنی دادگاه معمول است اما این مسئله جزء اختیارات قاضی پرونده است که در موارد مشخصی، دادگاه به صورت غیرعلنی برگزار شود.
گفتنی است روز گذشته پس از اعلام قرار منع تعقیب موسویان، تعدادی از دانشجویان دانشگاههای تهران مقابل دفتر اصلی قوه قضائیه تجمع کرده بودند. همچنین امروز نیز بیانیه هایی در انتقاد از این اقدام دستگاه قضایی منتشر شده بود. رئیس جمهور هم در حاشیه جلسه هیئت دولت خواستار انتشار گفتگوهای موسویان با بیگانگان برای قضاوت آزادانه مردم شده بود.
تکمیلی:
اطلاعیه روابط عومی دادسرای تهران
روابط عمومی دادسرای تهران، دراطلاعیهای اعلام کرد: دادستان تهران در این اظهارنظر، با توجه به عناوین اتهامی و موضوعات مطروحه، به صلاحیت رسیدگی بازپرس در تحقیقات مقدماتی اشاره و با توجه به ایرادات شکلی و ماهوی و نقص تحقیقات، قرار صادره توسط معاونت امنیت دادسرا را نقض نمود.
اطلاعیه تصریح کرده است: با توجه به اینکه نظر دادستان در این رابطه به استناد قانون آیین دادرسی کیفری لازم الاتباع است، پرونده جهت ادامه رسیدگی به شعبه بازپرسی ارجاع میگردد تا بازپرس منتخب نسبت به تکمیل تحقیقات مورد نظر دادستان و رسیدگی و اظهارنظر قضایی اقدام نماید.
براساس گزارش روابط عمومی دادسرای تهران، دادستان تهران در نامهای خطاب به وزارت اطلاعات، افشای هرگونه اطلاعات پیرامون این پرونده را تا زمان رسیدگی نهایی و قطعیت دادنامه ممنوع اعلام کرد.
کرسنت را زنگنه آورد
خیز انتخاباتی اشرافیت
ارتباط هاشمی رفسنجانی با سازمان مجاهدین خلق(منافقین):
خواب ترسناک هاشمی از کوچه باغ بهرمان
از خانه خشتی هاشمی در روستای بهرمان
«هاشمی»، هویت و گذشته خود را فراموش کرده است
سخنان هاشمی مصداق عمل مجرمانه است
خبرسازی های هاشمی
پس از اظهارات هاشمی
انقلابی شدن روستاییها مذموم است یا جتاسکی سواری انقلابیها؟
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 28
کل بازدید :367076
تیر
مرداد 86
شهریور 86
مهر 86
آبان 86
آذر 86
دی 86
بهمن 86
اسفند 86
فروردین 87
اردیبهشت 87
خرداد 87
تیر 87
مرداد 87
شهریور 87
مهر 87
آبان 87
آذر 87
دی 87
بهمن 87
اسفند 87
فروردین 88
اردیبهشت 88
خرداد 88
تیر 88
مرداد 88
شهریور 88
مهر 88
آبان 88
آذر 88
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
خرداد 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 89
تیر 89
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94

فدایی سید علی
نصیحت به مسئولین جامعه اسلامی
خبرگزاری فارس
امام سجّاد و صحیفه سجّادیه
قطره جستجو گر
عبرتها
قطره
وبلاگ گروهی مطلع الفجر
اسلامی