یک روزنامه راستگرا و افراطی اسپانیایی خواستار اقدامی برای جلوگیری از پیروزی حکومت تحت رهبری روحانیون در ایران شد.
روزنامه آ.ب. ث چاپ مادرید در گزارشی به قلم تحلیل گر خود پل پورترو به بررسی دولتهای دو دهه اخیر ایران پرداخت و بدون اشاره به منظور خود از اصلاحات نوشت: این حکومت در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی با ایده انجام اصلاحات به بازی خود ادامه داد، ایده ای که البته بیشتر در حد حرف باقی ماند و اراده ای برای تحقق آن صورت نگرفت و در دوران محمد خاتمی در عین حال اراده ی بیشتری برای انجام اصلاحات صورت گرفته بود اما اجرای این اصلاحات با مشکل مواجه شد.
آ.ب.ث که ازجمله روزنامه های پرخواننده مخالف حزب حاکم در اسپانیا به حساب می آید با بیان اینکه در ایران برخلاف همسایگان عرب خود، سطح متوسط آموزش بالاست و پذیرش ارزشهایی چون آزادی نیز در میان ایرانیان بیشتر است؛ نوشت: بسیاری از تحلیل گران و روشنفکران با یکدیگر اتفاق نظر دارند که راه حل برای بحران ایران را باید در خود این کشور جستجو کنیم.
نویسنده این گزارش این راه حل را مهیا کردن شرایط برای به دست گرفتن کنترل امور توسط نیروهایی که این روزنامه آنها را "مقاومت داخلی" می نامید، دانست.
پورترو با تاکید بر اینکه حکومت با حذف هرگونه هسته ی مقاومت در ایران کارایی قوی خود را در مقابله با این طرح نشان داده است، ادعا کرد:حاکمان تلاش می کنند که تمام سرچشمه های قدرت را در کشور تحت کنترل درآورند.
این روزنامه با نادیده گرفتن پایان یافتن دوره ماموریت فرمانده سابق سپاه و انتصاب وی به مسوولیت مهمتر، ابراز عقیده کرد: حکومت ایران در عین حال برای تحکیم خود تغییرات مهمی را در میان فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایجاد کرده است تا بدین ترتیب از وفاداری سپاه به نظام اطمینان خاطر بدست آورد.
نویسنده این روزنامه اسپانیایی همچنین با طرح این ادعا که جامعه ایران از لحاظ اقتصادی ضعیف و فقیر است ، بحران هسته ای را مسبب انزوای بین المللی ایران در جامعه جهانی دانست.
پورترو در این گزارش، شیوه ای که می توان از این بحران نجات یافت را گسترش دادن اعتراضهای مردم ایران! برضد حکومت دانست و نوشت با این وجود به نظر نمی آید که این شیوه در کوتاه مدت و یا میان مدت بتواند نتایج قابل ملاحظه ای بدنبال داشته باشد اما در دراز مدت بطور مسلم از دست رفتن مشروعیت حکومت ایران برای سرنگونی آن کفایت خواهد کرد و تنها تردیدی که در این میان وجود دارد آن است که آیا برای انتظار چنین روزی از زمان کافی برخوردار خواهیم بود؟
وی با رد گزینه نظامی در برابر ایران خاطر نشان کرد: نباید فراموش کرد که حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران درپی اقدامات تحریک آمیز حکومت با واکنش و احساسات ملی گرایانه مردم ایران مواجه خواهد شد و در نهایت نظام از آن به نفع خود استفاده خواهد کرد.
پورترو در پایان این گزارش در عین حال تاکید کرد که کوتاهی و انجام ندادن هیچ اقدامی نیز نتیجه مشابهی خواهد داشت و به مثابه پیروزی حکومت خواهد بود . منبع
دکتر محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور کشورمان امروز در دانشگاه تهران به ایراد سخن پرداخت. رئیس جمهور همراه با وزرای علوم و بهداشت ساعت 10:30 وارد تالار علامه امینی شد و در آغاز مراسم آقایان عمید زنجانی، رئیس دانشگاه تهران و دکتر لاریجانی سخنرانی کرده و به رئیس جمهور خیر مقدم گفتند.
دکتر افروز، رئیس دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران به نمایندگی از اساتید این دانشگاه نیز ضمن خیر مقدم به رئیس جمهور در خصوص وضعیت دانشگاه مطالبی را به اطلاع رئیس جمهور رساند. در ادامه دکتر احمدی نژاد سخنرانی خود را آغاز کرد که عمده محور صحبتهای وی به موضوع جایگاه علم و اهمیت آن اختصاص داشت.
رئیس جمهور همچنین در سخنانش گذری نیز به موضوع دانشگاه کلمبیا زد و در این مورد نیز صحبتهایی را عنوان کرد. نکته قابل توجه در این مورد اینکه فضای حاکم بر سالن جلسه سخنرانی رئیس جمهور یک فضای کاملأ آرام و صمیمی بود ضمن اینکه صحبتهای دکتر احمدی نژاد همواره با تشویقهای حضار همراه میشد.
اما دکتر محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور کشورمان امروز در حالی در دانشگاه تهران به ایراد سخن پرداخت که در طی روزهای قبل بخصوص دیروز، یکشنیه 15مهر ماه بیانههایی علیه حضور وی در این دانشگاه پخش شد.
دیروز بغیر از بیانههایی که با عنوان بیانه ی انجمن اسلامی دانشجویان پردیس ابوریحان دانشگاه تهران در میان دانشجویان پخش و در آن به تخریب رئیس جمهور پرداخته شد، SMSهایی نیز با مضامینی تحریک کننده و به قصد آشوب و اغتشاش در سخنرانی احمدی نژاد ارسال میشد.
این شروع اینگونه اقدامات تخریبی و جنجال ساز خارج از فضای دانشگاه در هفته ی گذشته آغاز شد. بر اساس شنیدهها از برخی منابع کاملاً موثق، تندروهای جریان دوم خرداد هفته ی گذشته طی یک برنامه ی از پیش تعیین شده اقدامات تخریبی خود را در خصوص ایجاد تشنج و جنجال در جریان سخنرانی رئیس جمهور برنامه ریزی کرده و در این رابطه روزنامه ی اعتماد که این روزها به نوعی دست به انتحار خود توقیفی زده نقش عمده ای برعهده گرفت.
فردای آن روز یعنی سه شنبه 10 مهرماه روزنامه ی اعتماد خبر اول خود را در این راستا قرار داد وخبر از لغو دیدار احمدی نژاد با دانشجویان داد. القا این موضوع کذب که احمدی نژاد تمایلی برای حضور در جمع دانشجویان ندارد کاملاً در متن این خبر مشهود بود ولی پس از اطلاعیه دفتر رئیس جمهور مبنی بر عدم هماهنگیهای صورت گرفته میان دانشگاه تهران با دفتر رئیس جمهور و نیز همزمانی این جلسه با شبهای احیاء تا حدودی دروغ پردازیهای این روزنامه را آشکار کرد.
در ادامه و پس از آنکه اعلام شد رئیس جمهور، دوشنبه 16 مهرماه در جمع دانشجویان دانشگاه تهران حاضر خواهد شد، هجمه ی تخریب و تشویش و تحریک دانشجویان دوباره و با شدت بیشتری انجام شد که بیانهها و پیام کوتاه فوق الذکر نمونه ای از این اقدامات است.
یک منبع آگاه با خبرنگار سپهر از تلاش این افراطیون برای ورود به محل سخنرانی رئیس جمهور در دانشگاه تهران خبر داد و گفت: تعدادی از اطرافیان این عده روز سخنرانی رئیس جمهور وارد دانشگاه میشوند و در تلاش برای جذب دانشجویان برای ایجاد اغتشاش خواهند بود.
وی افزود: این اقدام آنها در روزهای بعد با انعکاس فراوان روزنامههای این افراطیون مواجه خواهند شد.
براساس آخرین اخبار دریافتی از محل سخنرانی رئیس جمهور، امروز عده ای در حدود 30 نفر در اطراف سالن سخنرانی رئیس جمهور دست به فحاشی و اغتشاش زدند که با عکس العمل نیروی انتظامی و نیز اکثر دانشجویان متفرق شده ولی همچنان اقدام به فحاشی علیه رئیس جمهور میکردند.
همخوانی و همگونی این رفتار افراطیون دوم خردادی که سعی در تخریب جایگاه علم و ادب دارند، با رفتار بالینگر رئیس دانشگاه کلمبیا که او هم هنگام سخنرانی رئیس جمهور در همین مسیر گام برداشت، موضوعی است که میبایست کاملاً مورد ارزیابی و واکاوی قرار بگیرد.
به نظر میرسد که همراستایی اینگونه اقدامات نشأت گرفته از نوعی تفکر واحد است. تفکری که در آمریکا از آن به عنوان تفکر نئو محافظه کاران جنگ طلب یاد میشود و در ایران به عنوان باورهای افراطیون دوم خردادی – که حتی برخی از افراد متبوعه ی این جریان هم بارها نسبت به آن هشدار داده اند – شناخته شده است.
قرابت این دو گروه موضوعی است که نمیتوان بدین آسانی از کنار آن گذشت و ارزیابی و مطالعات فراوانی را در این خصوص میطلبد.
قطع پخش سخنرانی مهم رئیس جمهور
>> یکی از معاونان رئیس جمهور به عنوان سفیر ایران در سوریه منصوب خواهد شد. این تصمیم به دنبال افزایش فشارهای غرب به سوریه و ضرورت حفظ تعامل با این کشور در سطوح عالی گرفته شده است.
>> رادیو تهران که هر هفته اظهارات سخنران پیش از خطبه های نمازجمعه تهران را به صورت مستقیم پخش می کند، در اقدامی تعجب برانگیز، هنگام برگزاری سخنرانی رئیس جمهور در دانشگاه تهران، ناگهان اقدام به قطع این سخنرانی مهم و پخش موسیقی کرد.
>> یکی از مدیران سابق روزنامه همشهری لیستی 20 نفره از نیروهای متعهد روزنامه همشهری که پس از انتصاب مدیرمسئول جدید از روزنامه اخراج شده و یا با افزایش فشارها مجبور به استعفا شده اند، در اختیار برخی از اعضاء شورای شهر تهران قرار داده است.
>> گروهک کومله که پس از اشغال عراق، تلاش فراوانی برای بازسازی خود انجام داده بود، برای سومین بار طی 2 سال اخیر دچار انشعاب شد.
>> حسینعلی منتظری در دیدار اخیر با اعضاء سازمان مجاهدین انقلاب به دولت و شورای نگهبان حمله کرده است. وی مدعی شده است: دولت نهم نه سواد دارد نه تجربه و نه عرضه. شورای نگهبان هم نه سواد دارد نه عدالت.
>> پرونده تحقیق و تفحص از قوه قضائیه به دلایل نامعلومی در حال مختومه شدن و خروج از دستور کار مجلس هفتم است.
>> دیدارهای رئیس جمهور با سران و رؤسای جمهوری سایر کشورها در حاشیه سفر به نیویورک، پوشش رسانه ای ضعیفی داشته است، بطوریکه خبرنگاران در برخی موارد برای تهیه خبر ناگزیر از مراجعه به رسانه های کشور خارجی طرف گفتگو و ترجمه خبر دیدار به نقل از آن رسانه بوده اند.
>> پس از مصادره جلال الدین رومی (مولوی) شاعر ایرانی پرآوازه توسط نهادهای فرهنگی ترکیه، مقامات فرهنگی این کشور در ادعایی جدید و به منظور جذب توریست ها، قبری در 160 کیلومتری مرز ایران را آرامگاه شیخ ابولحسن خرقانی معرفی کردند. خرقانی از عرفای قرن 4 و 5 هجری است که آرامگاه وی در شاهرود واقع شده است.
>> یکی از مشاوران دولتی در یک دیدار خصوصی، از مسئولین مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی به دلیل انتشار گزارشهای جهتدار علیه دولت انتقاد کرده است.
>> هیأت اجرایی جبهه متحد اصولگرایان که شامل کمیته های استانها، اقشار، تبلیغات و رسانه، طرح و برنامه می باشد، در حال تکمیل شدن است. مسئولین این کمیته ها، با توافق اعضاء شورای مرکزی و یا به نمایندگی از آنان انتخاب می شوند.
>> یکی از معاونان شهردار تهران، خواهرزاده خود را با 25 سال سن و 6 ماه سابقه کار، به عنوان معاون سازمان تحت مسئولیت خود منصوب کرده است.
>> عدم اعمال تغییر ساعت مصوب دولت در اغلب واحدهای دانشگاه آزاد در ماه مبارک رمضان با انتقاد کارکنان این دانشگاه روبروست. ساعت کاری این واحدها همانند گذشته از 7:30 تا 15 می باشد.
" در پارهای از برههها در جوامع متاسفانه آنقدر از خدا خرج میشود که مسالهی خدا مبتذل میشود، در این حالت هرکس هر عملی را به نام خدا انجام داده و از در و دیوار به نام خدا سر و صدا شنیده میشود و به گونهای که حتی هنگامی که رادیو و تلویزیون را باز میکنیم، میبینیم که هر فردی نام خدا را در برنامهاش به گونهای میآورد... این نوع سخنان هنگامی که از زبان هرکسی شنیده شود، معنویت خاص خود را از دست میدهد؛ چرا که برخی سخنان باید از زبان اشخاصی که معنویتی پشت سر آنها است شنیده شوند."
این سخنان پاپ در واتیکان نیست، سخنان فردی است که تا دیروز لباس پیامبر را در بر داشت و امروز با عنوان محقق علوم دینی در میان اعضای تحکیم وحدت و جبهه مشارکت در حسینیه ارشاد و در شبهای قدر به سخنرانی پرداخته است.
سخنان محمد مجتهد شبستری روی لطیف تری از همان سخنان تاج زاده است که خواستار الگو قرار دادن ترکیه است و روی دیگر سکه عدم دخالت روحانیون در سیاست است.
اختصاص دادن استفاده از نام خداوند که طبق تعالیم الهی باید در سرآغاز اعمال هر مسلمانی قرار گیرد به اشخاص ویژه ، همان دکترینی است که از آن به عنوان «واتیکانیزه» کردن ولایت فقیه با رویکرد به سکولاریسم یاد می شود. پیش شرط اساسی «واتیکانیزاسیون» ولایت فقیه، رویکرد به سکولاریسم و دنیویت است و برای رویکرد به سکولاریسم، لزوماً باید «اندلسیزاسیون» فرهنگی- اجتماعی در کشور صورت گیرد.
وقتی همانند «اندلس» در جامعه¬ای مذهبی، روحیه¬ی بی¬تفاوتی، نسبی¬گرایی معنوی و عدم حساسیت دینی رواج یافت، فرهنگ هدونیسم یا «اصالت لذت»، بر محمل لیبرالیسم و امانیسم، جایگزین می¬شود و زمینه جدایی دین از سیاست مهیا گشته و مذهب به عنوان مقوله¬ای شخصی، به زاویه رانده شده و همانند مسیحیت کاتولیک، با تشریفات خاص در «واتیکان» محبوس می¬شود.
نقل است یکی از اساتید دانشگاه استراتژیک آمریکا که به عنوان جامعه شناس هلندی به ایران آمد و هشت ماه بر روی جمهوری اسلامی کار تحقیقاتی انجام داد، واتیکانیزه کردن جمهوری اسلامی را برای سالهای 1374 تا 1376 تعیین نموده بود. برنامه ای که ناکارآمدی آن ناگفته هویداست. اما گویا برخی سرخت این بحث را همچنان حفظ نموده اند و آن را مشق می نمایند.
مع الاسف، تحکیم وحدت و یا همان اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویی که زمانی پیشتاز انقلاب دوم بود ، امسال در تعطیلی کانون توحید پیش قراول مراسم های اسلام زدایی از ساحت جامعه در شب های قدر شده و جبهه مشارکت نیز دعوت به شرکت در این مراسم نموده است. دعوت از سخنرانانی همچون مجتهد شبستری، محسن آرمین، احمد قابل ، عزت الله سحابی ، هاشم آغاجری ، محسن کدیور ، تقی رحمانی و علوی تبار برای چنین شبهایی چنان غریب می نماید که شایعه تشویق سخنران با کف زدن در مراسم حسینیه ارشاد در شب ضربت خوردن مولی امیرالمومنین را نیز باور پذیر می نماید.
جالب تر آنکه احمد قابل در شرایطی که برادرش این روزها در بازداشت به سر می برد و مستمسک مظلوم نمایی جبهه مشارکت گشته است، به صورت پروازی بین تهران و مشهد برای سخنرانی در این مراسم ها در رفت آمد است.
احمد قابل که در سال 1370 به علت آنچه آنرا انگشت نما شدن در مجامع عمومی می نامد لباس روحانیت را کنار گذاشته و به عنوان یکی از مبلغین منتظری به عنوان بدیل پاپ در ایران محسوب می گردد. وی بارها با انتشار نامه هایی اهانت های مکرری به مقام معظم رهبری داشته است.
محسن کدیور و محمد مجتهد شبستری نیز از اعضای روحانی حلقه کیان محسوب می شوند و مجتهد شبستری نیز خود را خلع لباس کرده است. هاشم آغاجری به علت سخنان موهنش درباره اسلام، پیامبر و ائمه معصومین حکم ارتداد دریافت کرد و علوی تبار ، تقی رحمانی و عزت الله سحابی نیز چهره های آشنایی هستند که سالهاست برای تحقق سکولاریسم سخن ها می رانند و مقاله ها می نویسند.
به نظر می رسد تبلیغ سکولاریسم در این شبهای مقدس در جایگاهی همچون حسینیه ارشاد که به حضور شهید مطهری شهره گشته است جفایی است که بر آن استاد بزرگ در این شبها روا می گردد. امید که هرچه زودتر با خارج شدن حسینیه ارشاد که مرحوم کافی آنرا یزیدیه اضلال می خواند از دست نا اهلان، به امری که موجب خون دل شهید مطهری تا آخرین روزهای حیاتش گردیده بود جامه عمل پوشانده شود. منبع
اظهار نظر عجیب سید محمد خاتمی در خصوص سخنرانی رئیس جمهور در دانشگاه کلمبیا، تعجب بسیاری از فعالان عرصه ی سیاسی کشور را موجب شد.
در حالیکه تحسین و تمجید از رئیس جمهور به واسطه ی سخنرانی تاریخی اش در دانشگاه کلمبیا، مختص به شخص یا گروهی خاص نبود و دامنه ی این تمجیدها به مخالفان دولت نهم نیز رسید بطوریکه عطاء الله مهاجرانی و حسین مرعشی نیز در این باره لب به اعتراف گشودند، خاتمی موضوع اهانت بالینگر، رئیس دانشگاه کلمبیا به دکتر احمدی نژاد را محور صحبتهایش در این خصوص قرار داد و گفت: " نباید زمینه را برای این جور کارها فراهم کنیم."
این گفته ی خاتمی از آن جهت عجیب و قابل تأمل مینماید که وی که دو دوره و به مدت هشت سال قبای ریاست جمهوری را بر دوش کشیده، میبایست در این مدت طولانی به خوبی بر مناسبات و چارچوب اقدامات در جهان امروز احاطه پیدا کرده باشد.
اگر مراد وی از این گفته، عدم حضور در چنین جلساتی است که بی تردید با انتقادات جدی روبروست چرا که حضور در چنین جلساتی و بیان مواضع اصولی انقلاب اسلامی در نزد افکار عمومی کشوری که دشمن شماره یک انقلاب است و آن هم بوسیله ی تریبون مراکز علمی و پژوهشی آن کشور، فرصتی نیست که بتوان به همین راحتی از کنار آن گذشت و بدون شک فواید آن بسیار بیشتر از هزینههایی است که در قبال آن میبایست پرداخت. البته در طی سخنرانی رئیس جمهور در دانشگاه کلمبیا، دکتر احمدی نژاد با زیرکی پاسخ توهینهای بالینگر را با تشویقهای دانشجویان و حضار داد که این خود نشان از پذیرش استدلالهای رئیس جمهور در نزد حاضران بود.
از سوی دیگر اگر هدف خاتمی از اینکه نباید چنین زمینههایی را بوجود آورد، این باشد که با اظهارات و اقدامات گذشته نباید فضا را برای چنین اهانتهای فراهم کنیم، باز هم این صحبت وی مورد نقد قرار میگیرد چرا که عملاً اظهار نظرهای صریح و متفاوت دکتر احمدی نژاد سبب جلب رسانهها و افکار عمومی به سمت و سوی وی شده است و همین جلب افکار عمومی و رسانهها سبب ایجاد فرصت سخنرانی در دانشگاه کلمبیا شده است. سخنرانی ای که از جان بولتون جنگ طلب گرفته تا مقامات رژیم صهیونیستی و همه ی رهبران سیاسی دنیا به پیروزی ایران در آن اعتراف کرده اند. دستاوردی که بدون شک حصول بدان در شرایط طبیعی مستلزم هزینههای بسیار زیاد و طی سالیان متمادی شکل میگرفت.
در این خصوص سید محمد خاتمی به صراحت نگفت که با چه راهکارهایی و با اتخاذ چه مواضعی میتوان زمینه ساز این گونه توهینهایی نشد. آیا ایده ی گفتگوی تمدنهای وی که دوستان و نزدیکانش همواره از آن به عنوان دستاورد دولت اصلاحات در سیاست خارجی یاد میکنند، توانست از میزان تهمتها و اهانتها بکاهد یا سیاستهای تنش زدایی.
آیا واقعاً خاتمی از درک این واقعیت ابتدایی عاجز است که توهین به ایران و ایرانی بواسطه ی عصبانیت از پیشرفتهای جمهوری اسلامی و سیاستهای عدم سازش آن است؟
خاتمی آیا هنوز متوجه این مهم نشده که هرگونه عقب نشینی و کرنش در مقابل آمریکا کافیست تا همه ی این تهمتها و اهانتها تبدیل به تعریف و تمجید شود؟
اما سید محمد خاتمی اکنون به واسطه ی اقدامات خود و اطرافیانش در طی سفرهای خارجی در معرض پرسشهای جدی قرار دارد.
خاتمی اکنون در معرض این پرسش قرار دارد که مراد از دیدار همراهانش در حاشیه ی مجمع جهانی اقتصاد در داووس که از قضا هر دو آنها – محمد رضا جلالی پور و بهاره آرین – در بنیاد باران همکاران وی هستند، با جان کری چه بود و گلایههای آنها از کری مبنی بر عدم حمایت آمریکا از آنها بر اساس چه اهدافی صورت گرفت.
سید محمد خاتمی که گویا هر سفر خارجی اش با حواشی عجیبی همراه است، مطمئناً اکنون نمیتواند یکی به میخ بزند و دیگری را به نعل و توجیه عدم اطلاع از برنامهها و دیدارهای همراهانش را برای فرار از پاسخگویی برگزیند.
وی باید اینک در پاسخ سؤالات افکار عمومی پاسخ دهد که تناسب فعالیتها، مناسبات و تفکرات وی و همفکرانش در جریان دوم خرداد با ایالات متحده آمریکا که سیاستهای خصمانه و کینه توزانه اش علیه ملت ایران نیازی به توجیه ندارد چیست؟ و اصولاً آیا هرگونه درخواست حمایت و تقاضای ساپورت به منزله ی مرادف بودن سیاستها نیست؟
در این شرایط و با همه ی این تفاسیر بهتر است خاتمی در پی یافتن راهی برای گریز از پاسخ گرفتن به این سؤالات باشد تا اینکه بخواهد دستاوردهای مهم نظام را بر برجسته کردن برخی حواشی تحت الشعاع قرار دهد.
از تاج زاده و بالینگر تا زیبا کلام و پورنجاتی و...، ائتلافی علیه احمدی نژاد
دوهفته قبل ازسفر دکتر احمدی نژاد به نیویورک مصطفی تاج زاده دراظهار نظری توهین آمیز نسبت به رئیس جمهور اوج بداخلاقی و لمپنیسم خود و دیگر همفکرانش را به معرض نمایش گذاشت.
هرچند در آن برهه اعتراضات و واکنشهای مقتضی فقط از سوی شخصیتها و چهرههای جریان اصولگرا صورت گرفت اما همگان اوج کینه، نفرت و عصبانیتها را از رئیس جمهور مشاهده کردند، رئیس جمهوری که یکی دیگر از هم قبیله ایهای تاج زاده یعنی علیخانی پیشتر آرزوی مرگش را کرده بود.
این پایان ماجرا نبود. بالینگر رئیس دانشگاه کلمبیا هم با ردیف کردن انواع تهمتها و توهینهای شنیع و مشمئزکننده هم عملاً نشان داد نه تنها دست کمی از تاج زادهها و علی خانیها ندارد و بلکه در فحاشی گوی سبقت را از آنان ربوده است. این بار اما اعتراضات به این موضوع در داخل، فقط مختص اصولگرایان نبود چرا که اینبار احمدی نژاد برخلاف توهینهای گذشته، رئیس جمهورهمه بود.
جریان بداخلاق اینبار این موضوع را دستاویزی قرار داد برای مخدوش کردن و تحت الشعاع قرار دادن دستاوردهای خیرکننده ی دکتراحمدی نژاد و با برائت جستن و نیز اعلام انزجار از چنین بداخلاقیهایی، شروع به مذمت و ملامت حلقه ی مشاوران رئیس جمهور کردند که باید از قبل احتمال چنین برخوردی از سوی رئیس دانشگاه کلمبیا داده و تدابیر مقتضی اندیشیده میشد.
صد البته که اینگونه مواضع راه گریزی است برای آنها تا از اظهارنظرهای صریح و شفاف و واقع بینانه در مورد سفر رئیس جمهور رهایی یابند، اما در حالیکه برخی از همفکران و دوستان این افراد واقع بینانه لب به اعتراض گشودند و تلویحاً به تمجید از رئیس جمهور پرداختند، عده ای دیگر که به نظر میرسد از قبل سازماندهی و در این خصوص به اندازه ی کافی توجیه شده اند، مسیری دیگر را برای مخدوش ساختن موفقیتها و دستاوردهای سفر رئیس جمهوربرگزیده اند، چرا که این دستاوردها و موفقیتهای دولت نهم، آنها را بیش از پیش درانظار و اذهان عموی منفورتر میکند که بی تردید دلیل آن عدم کفایت و مدیریت آنها در گذشته و در چنین موقعیتهایی بوده است.
در طی روزهای اخیرمطالب و مقالات متعددی در سایتها و روزنامههای این جریان در سیاه نمایی عملکرد رئیس جمهور در سفر به نیویورک دیده میشود که عزم و اراده ی جدی سران این جریان را برای انحراف افکار عمومی از درک واقعیتها و دستاوردهای سفر نیویورک نشان میدهد. به عنوان مثال احمد پورنجاتی (عضو کمیته جنگ روانی جبهه اصلاحات)امروز دوشنبه 9 مهرماه در ستون سر مقاله ی روزنامه ی اعتماد مطلبی با عنوان«آقای رئیس جمهور! چه اتفاقی افتاده؟!» به تخطئه ی دستاوردهای این سفر پرداخت و این سفر را فاقد هرگونه فایده و نتیجه ای برای کشور دانست. وی در ابتدای این مقاله آورده است: مگر اتفاقی افتاده؟! این همه تبلیغات و دست افشانی و دعاگویی از رسانهها و تریبونهای رسمی کشورکه این روزها و شبها نثار جانب رئیس جمهور محترم میشود به خاطر چیست؟ البته اذعان میکنم که در شهر چندان خبری نیست.
پورنجاتی در ادامه ی این مقاله توهین آمیز به دکتر احمدی نژاد را هزینه ای بسیارسنگین برای کشور ارزیابی کرد واز رئیس جمهور خواست تا در این باره با مشاوران خود به بحث و گفتگو بنشیند. همانگونه که پیشتر رفت و هدف ومراد از بیان چنین مطالبی مشهود و مشخص است اما ذکر یک نکته واجب مینماید و آن اینکه اگر پورنجاتی توهین به رئیس جمهور را هزینه ای گزاف میپندارد و بواسطه ی صرف این هزینه – البته به زعم وی – باید تمام دستاوردهای رئیس جمهور بی فایده قلمداد شود، چرا آن هنگام که هم پیالههایش در داخل همین توهینها و فحاشی را نثار رئیس جمهور میکردند داد سخن از شما نمیآمد و سکوت رضایتمندی را پیشه میکرد، پاسخ کاملاً واضح است.
صادق زیبا کلام هم امروز در یادداشتی در روزنامه ی اعتماد ملی با عنوان«دستاوردهای سفر رئیس جمهوربه آمریکا، درهمین راستا گام برداشت با این تفاوت که وی صریحاً بر بی فایده بودن سفر دکتراحمدی نژاد و اظهار نظرهای وی در مجمع عمومی سازمان ملل و دانشگاه کلمبیا تأکید کرد و آنها را فاقد هر گونه نکته ی مثبت و مفیدی دانست.
زیبا کلام در قسمتی از این یادداشت آورده: «او(دکتر احمدی نژاد) توانست به دنیا نشان دهد که مواضع ایران چقدر رادیکال انقلابی وآرمانگرایانه است، پیام او به دنیا آن بود که ایران نه اهل مصالحه ومذاکره است، نه اهل آشتی، وفاق و اعتدال. ایرانی که احمدی نژاد به دنیا نشان داد، ایرانی بود آرمانگرا، رادیکال، انقلابی و سازش ناپذیر.»
بدون شک این واکنشها و سیاه نماییها عملاً در جهت عکس و مقابل واکنشهای جهانی و نیز واکنشها و اظهار نظرهای اصولی و واقع بینانه ی داخلی است و تردیدی نیست که در تفکر این افراد، سیاه نمایی و مخدوش کردن سیاستها اصولی و در جهت شکوفایی نظام باشد و چه در جهت دیگری.
مطمئناً اینگونه اظهار نظرهای کینه توزانه عملاً درمیان سیل اقبال عمومی و نیز حجم تمجیدهای مقامهای نظام ناچیز و بی اثر خواهد بود. مطمئناً هنگامیکه مقام معظم رهبری سفر رئیس جمهور به آمریکا را مایه سرافرازی ملت ایران میداند، هنگامیکه آیات عظام نوری همدانی و مکارم شیرازی احمدی نژاد را مایه ی مباهات و افتخار کشور و جهان اسلام میدانند و در شرایطی که به واسطه ی صحبتهای 40 دقیقه ای رئیس جمهور، چند هزارساعت در جهت مقابله ی با آن از سوی رسانهها صهیونیستی در جهت به انحراف کشاندن افکارعمومی و دم دنیا از واقعیتهایی که دکتر احمدی نژاد به آنها اشاره کرد، پخش میشود اینگونه از بوش و جان بولتون گرفته تا لیونی و نتانیاهو را دچار پریشانی و سردرگمی کرده است و بواسطه ی این دستاورد عظیم، شور و حالی وصف ناشدنی سرتاسر کشور را فرا گرفته، چنین دست وپا زدنهایی هیچگونه فایده ونتیجه ای را برای این افراد به همراه نخواهد داشت.
مردم امروز به خوبی این واقعیت را درک کرده اند که با گفتمان کرنش و مرعوبانه و غذرخواهانه – عذر خواهی خاتمی ازآمریکاییها بواسطه ی تسخیر لانه جاسوسی – نمیتوان راهی به سوی احقاق حقوق پیشرفت یافت چه اینکه فشار فزاینده بر دولت نهم به دلیل چنین سیاستهایی در دولتهای گذشته بود.
افکارعمومی اینروزها پذیرفته اند که تنها گفتمان طلبکارانه است که غرب را به چالش میکشاند و دراین میان این سیاست رهیافتی است به سوی تحقق اهداف و حقوق حقه ی ملت.
در پایان بسنده میکنیم به خبر دیروز روزنامه ی لس آنجلس تایمز:«احمدی نژاد آمریکا را با پیروزی ترک کرد.» منبع
عضو ارشد فراکسیون اقلیت، عضو ارشد مافیای خودرو! در حالیکه چندی پیش اخباری مبنی بر ثبت نام 4 واحد مسکونی از سوی یک نماینده در تعاونی مسکن مجلس در منطقه سعادت آباد تهران و خودداری از پرداخت اقساط آن، منتشر شده بود، خبرنگار رجانیوز گزارش داد، وی سرحلقه مافیای خودرو در استان یزد می باشد.
بنابراین گزارش، این عضو ارشد فراکسیون اقلیت که تنها با رانت خویشاوندی با رئیس جمهور سابق به مجلس ششم راه یافته بود، در این مجلس علیرغم اقدامات تبلیغاتی روزهای اول نمایندگی هم حزبی های خود درخصوص خودداری از دریافت خودرو، هر هفته تعدادی خودرو پژو GLX به شهرستان محل نمایندگی خود منتقل کرده و به یک بنگاه خرید و فروش اتومبیل می فروخت که به دنبال پدید آمدن ذهنیت منفی در اهالی منطقه، این خرید و فروش به مرکز استان منتقل و با خودرو تویوتا کمری، ادامه یافت.
گزارش خبرنگار رجانیوز حاکیست، نفوذ باند متعلق به این نماینده در مراکز صنعتی یزد باعث کارشکنی و یا کارچاق کنی در ارائه وام به صاحبان صنایع استان برحسب همسویی یا عدم همسویی با وی شده است. وی همچنین در واردات غیرقانونی قطعات خودرو از ترکیه به همراه مالک یک شرکت خودروسازی یزد، نیز نقش دارد.
این نماینده عضو فراکسیون اقلیت، همچنان از بازپرداخت اقساط مبلغی که از مجلس گرفته، خودداری می کند و چندی پیش در صحن مجلس با حسن نوعی اقدم، کارپرداز مجلس که به دستور حدادعادل در سال آخر نسبت به تسویه حسابهای نمایندگان اقدام کرده است، درگیر شده بود.
گفتنی است تعداد زیادی از مدیران دولت سابق که حتی در سطوح غیردولتی نظیر شهرداری تهران نیز نفوذ داده شده بودند، صرفاً به سبب اصلیت "چرخابی" (دهی از توابع اردکان) به مناصب مهمی رسیدند و دولت خاتمی به دولت "چرخابیها" معروف شد.
تبصره اول: تابش پسر خاله خاتمی و نماینده شهر 50 هزار نفری اردکان است.
تبصره دوم: تابش به واسطه مشارکتی بودن و علاقه فراوان به مال دنیا، هم در عرصه سیاسی و هم در عرصه اقتصادی بیش از تمام نمایندگان دیگر استان تأثیر گذار است و با اهرم بازرسی از حسابهای شهرکهای صنعتی یزد اطلاعات خوبی به دست آورده و خواسته هایش را برآورده می سازد.
تبصره سوم: یکی از نزدیکان نقل می کرد در سال 78 که خاتمی به یزد آمد و برای سخنرانی به منار میرچقماق بالا می رفت. تابش از قبل بالا آمده بود تا وضعیت را بررسی کند، یک وقت دیدیم از بالا داد می زند ممّدا بیا بالا! ممّدا بیا بالا!! ممّدا خالا بیا بالا!!! ما تعجب کردیم ممّدا خالا کیست که او صدایش می زند، بعد متوجه شدیم منظورش خاتمی است که پایین پله است!!
رسانه های ضددولتی هنوز از شوک سخنرانی احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا بیرون نیآمده بودند که از سوی کمیته X که با سازماندهی مجدد فعالیت خود را آغاز کرده است، خط مشی ضعیف و کاملاً انفعالی برای مواجهه با این پدیده دیکته شد: «احمدی نژاد باید جلسه را ترک می کرد.» به گزارش رجانیوز، نسخه ای که رسانه های ضددولت برای اظهار وجود در همهمه پدید آمده در ماجرای سخنرانی احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا پیچیده بودند اما بیش از آنکه شفابخش باشد، مرض زا بود چراکه اعتراف جان بولتن، گری سیک، تایم، هاآرتص، فاکس نیوز، سی.ان.ان، اسکای نیوز، فرانس پرس و... به پیروزی احمدی نژاد در کارزار نیویورک، پیش از این، همه تیترهایی را که تریبونهای رسانه ای همسو با نومحافظه کاران در تهران، برای صفحه اول روزنامه های خود آماده کرده بودند، سوزاند تا بار دیگر مثل روز چهارم تیر 84، تیترهای اینچنینی به آرشیو زنجیره ای ها برود.
روزنامه اعتماد و محمدعلی ابطحی، نخستین بار بر اینکه احمدی نژاد باید پس از توهین رئیس این دانشگاه جلسه را ترک می کرد، اصرار کردند و سپس شیرزاد، ابتکار و محمد خاتمی (تلویحاً) همه استدلال خود را در همین نکته جمع کردند. اگرچه کاملاً قابل پیش بینی است که اگر این واکنش ضعیف و از سر نداری، امروز در گوشه ای از این روزنامه ها درج می شود، چنانچه احمدی نژاد اقدام به ترک جلسه یعنی همان مطلوب صهیونیستها و فاکس نیوز و مقامات امریکایی که تمام تلش خود را برای جلوگیری از ایراد سخنرانی وی از این تریبون و مخاطب قرار گرفتن نیم میلیارد نفر به صورت مستقیم و بی واسطه کرده بودند، تا ماهها صفحه اول و آخر و وسط زنجیره ای ها مملو از این بود که "وااسفا از دفاع از هویت و شخصیت ایرانی فرار کردند و شما که توان دفاع نداشتید و می دانستید چنین برنامه ای ندارک دیده شده، اساساً چرا به این جلسه رفتید و..." ادامه مطلب
در حالیکه تمامی مقامات و چهره های سیاسی - رسانه ای داخلی(اعم از موافق، منتقد ویا حتی مخالف) همگام با مردم،علاوه بر اظهار تنفر از اهانت رئیس دانشگاه کلمبیا به رئیس جمهور ،استواری و تدبیر احمدی نژاد در خنثی کردن این ترفند و حسن استفاده وی از این فرصت برای رساندن پیام ملت ایران به گوش صدها میلیون مخاطب جهانی را ستوده اند، محمد خاتمی در این زمینه به گونه ای متفاوت سخن گفت و تلویحا خواستار انجام نشدن چنین مسافرتها و برگزار نشدن چنین جلساتی شد!
به گزارش رجانیوز ، محمد خاتمی که در حاشیه دومین آئین« نکوداشت برگزیدگان اخلاق و نیایش از نگاه پژوهش» با خبرنگاران سخن می گفت، رفتار رئیس دانشگاه کلمبیا را توهین به ملت آمریکا خواند و آن را برای ملت ایران سنگین برشمرد، اما در عین حال گفت : باید سعی کنیم زمینه ای برای این کار های نادرست فراهم نکنیم !
وی گفت : این رفتار از سوی یک رئیس دانشگاه که باید نماینده ادب و اخلاق باشد، بعید بود . به اعتقاد من این رفتار اهانتی به ملت آمریکا بود که در یک محیط فرهنگی صورت گرفت .
خاتمی در ادامه سخنانش همچنین مدعی شد: البته این مساله برای ملت ایران نیز بسیار سنگین بود.
وی در عین حال در اظهار نظری عجیب گفت : البته ما هم باید سعی کنیم زمینه ای برای این کار های نادرست فراهم نکنیم!
خاتمی توضیح نداد که از دیدگاه وی چگونه می توان زمینه اهانت مسوولین و رسانه های دشمن متخاصمی چون آمریکا که سی سال است از ملت ایران متنفرند را از بین برد.
وی همچنین توضیح نداد درباره جلوگیری از اهانتهایی که در زمان ریاست جمهوری وی از ناحیه مقامات و رسانه های آمریکا به ملت ایران صورت گرفت چه اقدامی انجام داده است و یا در برابر این اهانتها چه اقدام درخوری از خود بروز داده است؟
به هر حال هنوز معلوم نیست محمد خاتمی به چه علت از این دستاوردی که نصیب جمهوری اسلامی ایران شده است و حتی مقامات رژیم صهیونیستی و نومحافظه کاران آمریکایی به آن معترفند و البته نسبت به آن غضبناک،احساس ناراحتی و تنگی می کند.
تبصره اول: در سالی که به نام امیرالمؤ منین علیه السلام (اسوه عدالت) نامیده شده بود خاتمی در سخنرانی اش در سازمان ملل هیچ حرفی از عدالت نزد و سوغاتش برای دنیا یک قالب خشت خام به عنوان سمبل گفتگوی تمدنها که مربوط به 4000 سال قبل بود(چیزی که هیچ رنگ و بوی اسلامیّت نداشت)و آن هم توسط یک خانم بی حجاب و در حین سخنرانی به دبیر کل سازمان ملل تقدیم کرد.
تبصره دوم: در سخنرانی دکتر احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا و سازمان ملل عملکرد ظالمانه قدرتهای غربی به چالش کشیده و از مظلومین و حقوق ملت ایران دفاع جانانه شد به طوریکه شیطانها را سخت عصبانی و از جلسه سازمان ملل فراری داد. ولی در سخنرانی خاتمی قدرتهای شیطانی در رأس آنها هیئت امریکایی به ریاست بیل کلینتون نشستند و وی را تشویق هم نمودند! چرا شیطانها خاتمی را تشویق کردند؟
به گزارش سپهر محمود احمدینژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران پیش از ترک تهران برای حضور در شصت و دومین مجمع سازمان ملل در نیویورک با اشاره به این گردهمایی مهم، بزرگ و تاثیرگذار که هر ساله در مقر سازمان ملل برگزار میشود، آن را فرصتی مناسب برای بیان نظرات و موضوعات مهم مسئولین کشورهای مختلف دانست.
وی با بیان اینکه چند روز اول اجلاس معمولاً به بیان اظهار نظرات سران کشورهای مختلف اختصاص دارد، این فرصت را موقعیتی مناسب برای بیان دیدگاههای ملتهای مختلف در خصوص موضوعات مهم جهانی عنوان کرد.
رئیسجمهور با تاکید بر اینکه ملت ایران روشها و الگوهای مشخصی برای مدیریت جوامع و حل و فصل مشکلات بینالمللی و ایجاد صلح پایدار دارد، گفت: ملت ایران دارای مبانی استدلالی در مورد حل مشکلات جهانی و تفسیر تحولات جهانی است و در سازمان ملل فرصت مناسبی پدید آمده که تحلیلها و دیدگاههای راهگشای ایران مورد ارزیابی ملتهای دیگر قرار گیرد.
احمدینژاد با اشاره به اینکه این مجمع زمان مناسبی برای ملاقاتهای چند جانبه نیز به شمار میرود گفت: ضمن گفتگو با برخی از مسئولین سران کشورهای مختلف، گفتگو با اصحاب اندیشه، فرهنگ و سیاستمداران و صاحبنظران مستقل و مردمی آمریکا نیز در دستور کار است، چرا که این کشور در مناسبات جهانی تاثیرگذار است اما مردم آن پس از جنگ جهانی دوم از مواضع گوناگون آسیب دیده و از دسترسی درست به اطلاعات محروم هستند و باید فرصتهای مناسبی همچون این زمان را غنیمت شمرد تا دیدگاهها و نظرات ملت ایران را بشنوند چرا که آنها نیز به این موضوع بسیار علاقهمند هستند و مشتاقانه گوش خواهند داد ملاقات با دانشگاهیان و پاسخ به سؤالات آنان، دیدار با رهبران مسیحی و یهودی آمریکا، دیدار با منتخبان نخبگان ایرانی حاضر در آمریکا، ملاقات عمومی با ایرانیان که حدود 2 هزار نفر را شامل میشود، از دیگر مواردی بود که به گفته احمدینژاد در برنامه کاری وی در زمان حضور در نیویورک انجام خواهد شد.
رئیس جمهور پاسخ به سؤالات اصحاب رسانه به صورت گروهی یا اختصاصی را از جمله دیگر فرصت این سفر دانست که مردم آمریکا میتوانند نظرات ملت ایران را بیواسطه شنوا باشند.
کرسنت را زنگنه آورد
خیز انتخاباتی اشرافیت
ارتباط هاشمی رفسنجانی با سازمان مجاهدین خلق(منافقین):
خواب ترسناک هاشمی از کوچه باغ بهرمان
از خانه خشتی هاشمی در روستای بهرمان
«هاشمی»، هویت و گذشته خود را فراموش کرده است
سخنان هاشمی مصداق عمل مجرمانه است
خبرسازی های هاشمی
پس از اظهارات هاشمی
انقلابی شدن روستاییها مذموم است یا جتاسکی سواری انقلابیها؟
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 21
کل بازدید :356187
تیر
مرداد 86
شهریور 86
مهر 86
آبان 86
آذر 86
دی 86
بهمن 86
اسفند 86
فروردین 87
اردیبهشت 87
خرداد 87
تیر 87
مرداد 87
شهریور 87
مهر 87
آبان 87
آذر 87
دی 87
بهمن 87
اسفند 87
فروردین 88
اردیبهشت 88
خرداد 88
تیر 88
مرداد 88
شهریور 88
مهر 88
آبان 88
آذر 88
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
خرداد 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 89
تیر 89
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
فدایی سید علی
نصیحت به مسئولین جامعه اسلامی
خبرگزاری فارس
امام سجّاد و صحیفه سجّادیه
قطره جستجو گر
عبرتها
قطره
وبلاگ گروهی مطلع الفجر
اسلامی