سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بنیاد اسلام، دوستی من و دوستی اهل بیتم است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
ارزش نیوز
بیانیه شماره 3 جمعی از طلاب و فضلای قم در معرفی عوامل فتنه
صانعی عدالت ندارد و تقلید از او جایز نیست

جمعی از طلاب و فضلای حوزه علمیه‌ی قم که در جریان فتنه و آشوب‌های پس از انتخابات طی 2 بیانیه به افشای عوامل فتنه در فم پرداخته بودند، در بیانیه شماره‌ی 3، با اشاره به اظهارات موهن اخیر یوسف صانعی، ضمن تأکید بر اینکه وی عدالت ندارد، به او توصیه کردند که ضمن توبه در پیشگاه خداوند بزرگ از رئیس‌جمهور و ملت انقلابی، عذر خواهی نموده وگرنه موجب خشم ملت خواهد شد.

به گزارش رجانیوز، در این بیانیه آمده است:

در بیانیه های شماره‌ی 1 و 2 برخی از عوامل فتنه بویژه میدان دار این عوامل (سید ضیاء مرتضوی) را معرفی نمودیم و به ملت شریف ایران وعده دادیم سایر عوامل فتنه را نیز معرفی نماییم.

از جمله‌ی این افراد، آقای یوسف صانعی است. ایشان به یمن بودجه های دولتی در دولت اصلاحات به عنوان مرجع تقلید معرفی گردید و با هزینه های بیت المال، رساله های ایشان منتشر شد و در تیراژ بسیار بالا در برخی نهادها بویژه وزارت آموزش وپرورش توزیع گردید تا بتوانند به اصطلاح مرجع تقلیدی همفکر و همنوا با آن جریان داشته باشند.

ایشان نیز که مدیون این جریان بود، در سال‌های دولت اصلاحات و بعد از آن به‌ویژه در فتنه‌ی اخیر نقش مهمی را در حمایت از جریان فتنه ایفا نمود و تلاش کرد با بیانیه‌های خود و فتاوای خلاف شرع و عقل، به رفتارهای ضد دینی و ضد قانونی سران و عوامل فتنه، جنبه‌ی شرعی داده و به‌اصطلاح از پایگاه دین، به تحریک مردم بپردازد و دِین خود را به سران فتنه ادا نماید.

در ذیل به برخی رفتارها و اعمال ایشان اشاره می گردد.

1- حمایت از باند مهدی هاشمی: در جریان فتنه‌ی مهدی هاشمی از چهره های مدافع وی و منتظری بود که هر از چند گاهی نیز به عنوان نماینده‌ی شیخ معزول، وظیفه‌ی توجیه برخی روحانیون را به عهده داشت که در ماجرای اعتراض طلاب یکی از مدارس قم علیه نفوذ و مدیریت باند مهدی هاشمی در آن مدرسه در سال 1365، به نمایندگی آقای منتظری به مدرسه مذکور رفته و در حمایت از عوامل فتنه سخنرانی نمود.

2- پیام تسلیت کذب در غائله‌ی 18 تیر: ایشان در تحریک مردم در غائله‌ی 18 تیر 1378 و دادن بیانیه و پیام تسلیت برای کشته‌شدگان خیالی آن فتنه نقش مهمی داشت. این در حالی است که بعد از چند روز مشخص شد که مسئله کشته‌شدگان غائله، ساخته و پرداخته‌ی روزنامه‌های دوم‌خردادی بود.

3- اهانت به آقای احمدی‌نژاد و حامیان وی: در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری در سال 1384 با جملاتی مانند متحجر و واپس‌گرا به ایشان و حامیان او اهانت نمود.

4- دادن فتاوای نادر وعجیب: ایشان در اینگونه امور شهره هستند و فتاوای عجیب ایشان که بعضاً با نصّ صریح قرآن مخالف است، مخالفت‌های علمای زیادی را در پی داشته است.

5- حمایت از اغتشاشگران و سران فتنه‌ی اخیر: نقش نامبرده در حمایت از اغتشاشگران و سران فتنه‌ی اخیر به‌خوبی روشن است. انتشار بیانیه های تحریک آمیز، دیکتاتوری خواندن نظام اسلامی، کودتا خواندن دولت قانونی و اهانت به رأی اکثریت، درخواست استمرار فتنه و آشوب و حمایت از سران اصلی فتنه از جمله رفتارهای غیرشرعی و غیرقانونی ایشان است.

6- قذف رئیس جمهور محترم: نامبرده در سخنانی عجیب و حیرت‌آور، رئیس‌جمهور محترم و منتخب ملت را حرامزاده معرفی نمود که طبق فتوای همه‌ی علمای شیعه، مستحق حدّ قذف که 80 ضربه شلاق است، می‌شود و بدین ترتیب از عدالت ساقط و تقلید از وی جایز نمی‌باشد.

ارتباط ایشان با عوامل فتنه در قم و باند ضیاء مرتضوی هنوز ادامه دارد و رفتارهای خلاف ایشان باعث خشم ملت انقلابی گردیده است که به ایشان توصیه می‌نماییم که ضمن توبه در پیشگاه خداوند بزرگ از رئیس‌جمهور و ملت انقلابی، عذر خواهی نموده وگرنه موجب خشم ملت خواهد شد.

و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته



  • کلمات کلیدی :
  • ارزش خبر ::: جمعه 88/5/30::: ساعت 7:30 عصر

    گروه سیاسی- دست التجا به دامان رییس مجمع تشخیص از سوی بازندگان عرصه انتخابات یادآور خاطره هایی بود متعلق به سال هایی نه چندان دور؛ سال هایی که گواهی می دهند پناهگاه امروز تجدیدنظرطلبان برای پیگیری تخلفات رخ داده در بازداشتگاه ها خود روزی از جانب کشتی نشینان دوم خرداد متهم به قتل و تحدید آزادی های دگراندیشان و روشنفکران بوده است! کسی که با الهام گیری از شخصیت مستبد کاردینال ریشلیو فرانسوی، عالیجناب سرخپوش لقب داده شده بود و می رفت تا در قامت یک قدرت طلب تمامیت خواه تصویر شود. این همه البته از برکات آزادی بیان دوره اصلاحات بود.

    مسئله اما نه بازخوانی این تعارضات و ابهامات ناشی از آن که واکاوی علت رویکرد دوباره اصلاحات و بررسی چرایی بیتوته در بیت عالیجناب سرخپوش پیشین است. چه چیز تغییر کرد که کاردینال ریشلیو دیروز به حوری مهربان قصه پینوکیو بدل شد؟ در ورای نامه نگاری های امثال مهدی کروبی و التجایی که به دامان رییس مجمع تشخیص می رود، چیست و هاشمی در چنین شرایطی به کدام سو خواهد رفت؟ آیا دامن به دست کسانی چون شیخ بازنشسته اصلاحات خواهد سپرد یا نقشی ورای بازی های فرزندان معنوی‌اش برخواهد گزید؟

    هاشمی اگر چه از منظر سیاسی قرابت نزدیکی با مواضع اصلاح‌طلبان یافت و تا آنجا پیش رفت که کسی چون عطریانفر صراحتاً از اینکه "هاشمی رهبری جبهه اصلاحات را بر عهده گرفته است"، سخن بگوید، اما نوع تعامل و مواجهه اصلاحات با او تصویر واضح و دل چسبی ارائه نمی کند. این واقعیت را می توان از فردای خطبه های نمازجمعه رهبری هم دریافت؛ آن روز که انتظار می رفت اصلاح‌طلبان از سخنان رهبری مبنی بر سابقه انقلابی آقای هاشمی تیتر اول خود را انتخاب کنند؛ اما در کمال تعجب هرگز چنین نکردند و فرصت اسطوره ساختن از هاشمی را خیلی ارزان به منتقدان فروختند. در واقع اصلاح‌طلبان هیچ گاه به معنای واقعی کلمه در قامت "دفاع" از هاشمی نبوده و نیستند بلکه تنها در قامت مصادره او و بهره برداری از جایگاه او ظاهر شده اند.

    اعتراف ابطحی حجتی است بر این ادعا. اعترافی نه در دادگاه و به قول دوستانش تحت فشار که در آزادی کامل و در مصاحبه با یک سایت خبری در سال 86: «آقای هاشمی هیچ وقت محور اصلاحات نبوده...آقای هاشمی یک شخصیت بسیار قدرتمند در ساختار قدرت کشور است و رفتار آقای احمدی‌نژاد به گونه ای بوده که آقای هاشمی را درمقابل خودش قرار داده. خوب طبیعتاً اینجا فرصت بسیار خوبی برای اصلاح‌طلبان فراهم شده که از این موقعیت و پتانسیل آقای هاشمی استفاده کنند... در سیاست هیچ چیزی آرمانی نیست... من به یک سری اصول پایبندم اما برای پیشبرد این اصول از امکانات و شیوه های مختلف استفاده می کنم.... برای ما مهم این است که به اصولمان برسیم ولی از راه های مختلف می توانیم به این اصول برسیم؛ یک روز با کمک آقای هاشمی و یک روز هم بدون کمک آقای هاشمی. یک روز با کمک افراطیون، یک روز هم بدون کمک افراطیون... »(1)

    به این ترتیب است که می توان به وضوح دریافت مواضع پارادوکسیکال اصلاح‌طلبان در ظاهر این چنین تناقض نماست و نه در معنا. اصلاحات شأن ویژه ای برای هاشمی نمی شناسد. همان اصلاحاتی که روزی از خاتمی عبور کرد و روز دیگر دست به دامان او شد، امروز هم دست به دامان هاشمی است تا در مسیر تندروی های خود از اختلاف دیدگاه های هاشمی با رییس جمهور بهره بگیرد و از گلایه هایش کوهی بسازد تا رییس مجمع مجاب به همراهی با بازنشستگان سیاسی شود؛ البته نه لزوما در حد جانبداری بلکه در قالب بی طرفی و با همان لحن زیرکانه همیشگی هم برای کشتی به گل نشسته اصلاحات کفایت می کند.

    هاشمیِ امروز همان هاشمی است که روزی روزنامه های اصلاحات با اشاره به عملکرد او و دولتش می نوشتند: «تا کنون بسیار اعلام شده است که به جز قتل های پاییز سال 1377، حدود 80 قتل دیگر طی دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی روی داده است. به عبارت دیگر به طور متوسط هر 40 روز، یک قتل مشکوک روی داده است که اسامی برخی از این افراد کم و بیش به گوش ایشان نیز رسیده است.»(2)

    هاشمیِ امروز همان هاشمی است که نماد تحقیر روشنفکران، مطبوعات و دانشجویان خوانده می شد.(3) و باید به صراحت از مردم عذرخواهی می کرد: «آقای هاشمی باید به صراحت و به طور علنی از کلیه شهروندان به دلیل قتل های زنجیره ای محفل نشینان در دوران ریاست جمهوری اش عذرخواهی کند.»(4) بعید به نظر می رسد اصلاحات در قبال اتهاماتی که در خصوص هاشمی روز و شب در جراید خود منتشر می کرد، پاسخ روشنی دریافت کرده باشد یا نادرستی آن اتهامات را دریافته باشد. پاسخ این دوگانگی در رویکردهای ظاهری را می توان در همان منفعت طلبی و رویکرد ماکیاولیستی اصلاحات جستجو کرد.
    اما هاشمی که همچنان مسئولیت هایی را در چارچوب نظام برعهده دارد، در مواجهه با خواسته بازندگان انتخابات چه خواهد کرد؟ مواجهه با خواسته هایی که با ادبیات زننده امثال کروبی همراه می شود و دست آویز رسانه های برون مرزی هم قرار می گیرد و رسوایی آن تا بدانجاست که سایت خبری وابسته به او هم خبر مربوطه را از آرشیو خود به کلی حذف می کند، از منظر هاشمی چگونه باید باشد؟

    هاشمی خاطره خروج از حاکمیت برخی چهره های برجسته را هنوز در ذهن دارد. داستان برکناری شریعتمداری از مرجعیت را خوب می داند و از نامه تند امام خطاب به منتظری هم با خبر است. او جایگاه فعلی خود بین روحانیت را هم خوب می شناسد. در این فضاست که باید واکنش های احتمالی هاشمی را پیش بینی و تحلیل کرد.

    بازخوانی قضاوت اصلاح‌طلبان در خصوص رویکرد هاشمی در بزنگاه ها می تواند راهگشا باشد: «هاشمی رفسنجانی در عمل نشان داده است که حاضر نیست زمان گرفتاری کسانی که به او خدمت کرده اند، کوچکترین قدمی بردارد. نمونه آن می توان از کرباسچی، عبدالله نوری و حتی فائزه هاشمی نام برد. هاشمی رفسنجانی حتی از دختر خود دفاع نکرد. ایشان یا نمی خواهد یا نمی تواند. اگر نمی خواهد که فرد قابل اعتمادی نیست، اگر هم بخواهد و نتواند کمک کند که در این صورت بسیار ناتوان است.»(5)

    چندی بعد از نمازجمعه 29 خرداد به امامت رهبر انقلاب که بسیاری موضوع را تمام شده تلقی می کردند و شرایط کشور هم رو به آرامی می رفت، هاشمی تریبون نمازجمعه را در دست گرفت تا نه به صراحت از تخلف و تقلب بگوید که خود را طالقانی دوم معرفی کند و در قامت یک دلسوز بی طرف و از منظر فرد یک خیرخواه که "درون نظام" قرار دارد، ضمن دعوت به وحدت و کنار گذاشتن اختلافات، از برخی ابهام ها سخن به میان آورد.

    سخنانی که دست به عصا در تریبون نماز جمعه فرصت طرح پیدا می کرد اما با وجود همه ملاحظاتی که هاشمی داشت، واکنش غیرمستقیم رهبر انقلاب را موجب شد. سخنان صریح ایشان در باب مسجد ضرار و سوء استفاده از ادبیات روزهای آغاز انقلاب مطابقت هایی با نماز جمعه آن روز داشت و این همه خط قرمز های هاشمی را پررنگ تر می کرد. اعترافات برخی اصلاح‌طلبان و ناگفته های احتمالی آنان موضوع دیگری است که ملاحظات هاشمی را افزایش خواهد داد. هاشمی در شرایط حساس جایگاه و آبروی خود را مثل شریعتمداری یا منتظری با تندورها پیوند نمی زند و همین مسئله است که بر تصمیمات او در گذشته سایه افکنده و در آینده هم خواهد افکند.

    عدم حضور هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه این هفته تهران معنای خاصی دارد و تفسیرهای زیادی را می تواند در پی داشته باشد. این تصمیم چه از سوی او باشد و چه از سوی نظام بر یک مسئله تاکید دارد و آن اینکه هاشمی از این پس در نقش طالقانی دوم هم نمی تواند ظاهر شود. سکوت هاشمی طبعا معنای خوبی را در ذهن داعیه داران جبهه اصلاحات تداعی نخواهد کرد.

    این همه بیانگر دو واقعیت است. نخست آنکه اصلاحات دلبستگی واقعی به هاشمی ندارد و او را نردبان خود می خواهد و دیگر اینکه با سیر کنونی می توان آینده ای را به انتظار نشست که هاشمی مثل گذشته در شرایط حساس دوستانش را تنها بگذارد.

    پی‌نوشت‌ها:

    1-سایت خبری سپهرنیوز 10/6/86
    2-روزنامه صبح امروز 2/10/1378
    3-گفتگوی اکبر گنجی با روزنامه صبح امروز 2/12/78
    4-اکبر گنجی- آفتاب امروز 4/12/78
    5-روزنامه آفتاب امروز 21/8/1378



  • کلمات کلیدی :
  • ارزش خبر ::: جمعه 88/5/23::: ساعت 9:19 عصر

    جملات عجیب یک نماینده در خصوص هاشمی

    محمدکریم عابدی گفت: هاشمی رفسنجانی، خاتمی و موسوی، عضو مثلث اصلی اغتشاشات و صحنه‌گردان اصلی وقایع پس از انتخابات بودند .
    وی در گفت و گو با فارس افزود:هاشمی‌رفسنجانی که رئیس مجلس و دو دوره رئیس جمهور شد، در دولت به اصطلاح سازندگی در محرومیت‌زدایی از کشور هیچ گامی بر نداشت.
    وی هاشمی‌رفسنجانی را اکبرشاه خواند و دلیل این حرفش را تلاش هاشمی در پایان دوره دوم ریاست جمهوریش برای افزایش دوران ریاست جمهوری عنوان کرد، به طوری که قصد داشت حکومتی مانند پادشاهی مصر ایجاد کند.
    عابدی یادآور شد: تئوری زیر سئوال بردن انتخابات و شکل‌گیری اغتشاشات توسط هاشمی رفسنجانی شکل گرفته بود.

    منبع



  • کلمات کلیدی :
  • ارزش خبر ::: یکشنبه 88/5/18::: ساعت 11:7 عصر

    اخبار جدید از پشت صحنه اغتشاشات خیابانی

    امکان دولتی ، خانه‌های مسؤولان ، نقطه‌های مناسب آشوب

    این کوکتل مولوتوف که دوجداره می‌باشد دو زمانه نیز بوده و "حرارت‌زا" و "آتش‌زا" می‌باشد. شاهدان عینی تأکید کرده‌اند با پرتاب این "کوکتل مولوتوف" علاوه بر ایجاد آتش حرارت آن به حدی است که آسفالت خیابان را کاملا مذاب می‌سازد. گفته می‌شود تهیه این سلاح توسط فرزندان یکی از چهره‌های سیاسی معروف انجام شده است.



  • کلمات کلیدی :
  • ارزش خبر ::: جمعه 88/5/9::: ساعت 12:12 صبح


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 83
    بازدید دیروز: 84
    کل بازدید :344061

    >> درباره خودم <<
    ارزش نیوز
    مدیر وبلاگ : ارزش خبر[984]
    نویسندگان وبلاگ :
    یاور[0]


    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    ارزش نیوز

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<



    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<